مي خواهم قلمم خوب شود كه...
بسم الله الرحمن الرحيم
مي خواهم قلمم خوب شود که شرح دهم همه¬ي ناشنيدني¬ها و همه¬ي ناديدني¬ها؛ مي-خواهم خوب نوشتن را بياموزم، که خوب را گسترش دهم، خوب در جايي که هيچ اميدي به صبح فردا نيست و من با نوشتن اميد و نويد دهم که اي خستگان برخيزيد از روزنه¬اي نور خورشيد هويدا خواهد شد و تمام تاريکي¬ها در حال مبدل شدن به روشنايي¬اند.
مي¬خواهم خوب نوشتن را بياموزم تا رسم خوب گذشتن و فداشدن را به يادگار بگذارم، مي¬خواهم قلمم را به اندازه دل تنگم گسترش دهم و زيبا وجذابش کنم همانند لبخندي که برلب دارم در حالي که پوششي برغم هايم است و نوشته¬ام نيز تسکيني بردرد¬هاي بي سرانجام شود؛ مي¬خواهم خوب بنويسم که علم را گسترش دهم اما نه علمي که هزاران محقق به گردش بسان پروانه مي¬چرخند، مي¬خواهم علم اخلاق را گسترش دهم، هماني که در سينه مادر بي سوادم نهفته است، همان علمي که از صدف لبانش، هنگامي که لبخند بر آن جاري مي¬شود هويدا است، مي¬خواهم بنويسم و خوب نوشتن را تجربه کنم در حالي که زبان گوياي خداوند شده¬ام و بر صفحه¬ي روزگار با قلمي خوش بنويسم الابذکرالله تطمئن القلوب تاهزاران دل ناآرام، آرام گيرد و لب¬هايي که مدت¬هاست در فراق عزيرانشان غنچه شده¬اند و رنگ و لعاب صدف بودن خود را باخته¬اند، رنگي دوباره بخشم. مي¬خواهم بنويسم که رنگ دهم به همه اشياي عالم، امارنگي حقيقي يعني صبغة الله کنم همه¬ي عالم را، هدفم اين است که قلمي خوب داشته باشم بسان شفافي و تنهايي دل يك بيمار، برروي تختِ جدا از عزيزان و شرح دهم حالش را تا شايد توانستم سيلي از دلها به سويشان روانه کنم تا از تنهايي¬شان بکاهم، يانه!!! سيلي از دست¬ها و نگاه¬هاي معصوم را به واسطه¬ي شرح حالشان به سوي آسمان بي¬کران هستي روانه کنم که از معبود حقيقي لباسي از جنس شفا قرض بگيرند براي دلهاي پر از غمشان.
مي¬خواهم قلمم را خوب کنم که هم راز دلم شود آنگاه که دلم با ديدن پاي برهنه کودکي بسان بيد مي¬لرزد در حالي که دست من هم بسان پايش برهنه است و چيزي بر کف آن نيست که ملکي¬اي بخرم و دلش را شاد کنم در حالي که اگر قلمم خوب باشد با نوشتنم دستي پر از اميد مي¬آيد و مرهم پاي خسته کودک مي¬شود اما دلم از قلمم چيزي غير از اين¬ها مي¬خواهد، دلم به انگشتانم مي¬نگرد و مي¬گويد خوب نوشتن را بياموز تا بتواني درباره صحراي پر بلا و رباب بي¬ارباب آنقدر بنويسي که هر روز اين قصه بر هر گوشي طنين انداز شود تا به فراموشي سپرده نشود چرا که قصه¬ي کشيده شدن گوش با گوشواره، گم شدن در ميان خارهاي بيابان و وفاي پدر به عهد خود در ميان خرابه زنگاري است براي دل¬هاي گرد و غبار گرفته ، مي¬خواهم خوب بنويسم که همگان به ياد آورند مفرد مذکرغايبي که منتقم آل رسول است دير کرده و وقت آن رسيده که همه¬ي دل ها با دست¬ها هماهنگ شوند و رو به آسمان بيکران هستي بخوانند اللهم عجل لوليک الفرج.
دست نوشته وحيده ابراهيمي طلبه پايه پنجم
برگزاری نشست اخلاقی در مدرسه علمیه خواهران الزهرا س گراش
دوشنبه 97/10/17
« حجتالاسلام سید محمد باقر بخشایش پور » امام جمعه گراش، اظهار داشت: اگر بنا داریم به سعادت حقیقی و کمال برسیم باید مواظب حجابهایی باشیم که دست و پای انسان را در راه رسیدن به سعادت و کمال میبندد. اغلب افراد در خواب غفلت به سر میبرند گاهی فرد با یک حدیث و نکته اخلاقی از خواب غفلت بیدار میشود و گاهی اوقات فرد وقتی به لبه پرتگاه(مرگ) رسید از خواب غفلت بیدار میشود. که هیچ فایدهای ندارد چون عرصه، عرصه عمل نیست.
وی افزود: یکی از مواردی که انسان بعد از مرگ از خواب غفلت بیدار میشود، هنگامی است که او را وارد قبر میکنند. امام صادق(ع) میفرماید: سختترین حالت برای میت زمانی است که او را سرازیر در قبر میکنند و راه نجات از آن مداومت بر خواندن زیارت عاشورا است. امام صادق(ع) میفرمایند: بیشترین مرگ و میر دوران آخر الزمان بخاطر بیماریهای جسمی نیست بلکه بخاطر گناهانی است که فرد انجام داده است. گاهی اوقات یک اشتباه کوچک انسان را به درجه اسفل السافلین میبرد.
حجتالاسلام بخشایش پور خاطرنشان کرد: در اینجا به دو نمونه از غفلت اشاره میکنم که عبارتند از: غفلت از عمر: انسان نمیداند چند سال دیگر عمر میکند در نتیجه باید عمرش را در راههای پسندیده و الهی صرف کند. خدا کند انسان در آخرین ساعات عمر خود در وادی بندگی خدا باشد نه در وادی شیطان باشد. غفلت از مرگ: باید یاد مرگ را در دستور اول و آخر کار خود قرار دهیم.
وی بیان کرد: جدا شدن از واسطههای فیض الهی باعث غفلت افراد میشود که این واسطههای فیض همان اهل بیت(ع) هستند. دست ما نباید از دست اهل بیت(ع) کوتاه شود چون در این صورت زمین میخوریم. خیلی از لغزشها مانند: حرص، طمع، غیبت، دروغ، تهمت، حسد و… وجود دارد که دست ما را از دست اهل بیت(ع) کوتاه میکند. باید ارتباط ما با اولیای الهی قوی باشد. باید اعمال خود را محاسبه کنیم و ببینیم آیا وجود ما برای دین مفید است یا مفید نیست.
برگزاری کرسی آزاد اندیشی با موضوع نقش باورهای دینی در رفع آسیبهای اجتماعی به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه در مدرسه علمیه خواهران الزهرا گراش
دوشنبه 97/10/17
« خسرو حسن زاده » استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: برای دین سه تعریف وجود دارد: عام: مجموعهای از تعالیم اخلاقی، اعتقادی و دستورات و مقررات است. در این تعریف تمام ادیان الهی و غیر الهی شامل میشود. خاص: مجموعهای است از اعتقادات، اعتقاد به اینکه جهان و انسان آفریدگاری دارد و دستورات عملی متناسب با آن اعتقاد برای بشر وضع کرده است. چون محور خدا است در نتیجه مکاتب غیر الهی را در بر نمیگیرد از این منظر دین دو بخش دارد: بخش نظری که همان اعتقادات است و باور به آن لازم است و بخش عملی که شامل اخلاق و احکام است.
وی افزود: دین به معنای اخص: همان دین اسلام است. آن بخشی که از همه مهمتر است بخش عقاید است. آسیبهای اجتماعی میدانهای متفاوتی(فرهنگی، سیاسی، باورهای قومی، ملی و امنیتی) دارد. در اینجا سه نظر وجود دارد که آیا دین در همه میدانها ورود میکند یا خیر؟ جواب به این صورت است که چون این مقولهها در باور، تفکر و عملکرد افراد موثر است پس اگر دین بخواهد افراد را هدایت کند باید به این مقولهها توجه کند پس نتیجه میگیریم دین در این عرصهها ورود میکند.
آقای حسن زاده بیان کرد: بعضی گفتهاند دین نمیتواند همه عرصهها را پوشش دهد. چون قرآن یک حجم ثابت از آیات و سورهها است. به طور طبیعی آن حجم از الفاظ و کلمات نمیتواند پاسخگوی حوزههای گوناگون باشد. پاسخ این گونه است که دین به همه مقولهها پرداخته است بخشی از پردازش دین به این مسائل در نص است، بخشی در سیاق آیات و در تفسیر معصومانهای که از دین به عمل میآید. از طرفی ابزار شناخت در انسان حواس، عقل و فطرت است این ابزار در ساختار انسان سرشته شده است خداوند برای تکمیل خلاء معرفت بشر پیامبرانی را فرستاده و قرآن را نازل کرده است. انسان به کمک اینها میتواند به شناخت جامع، کامل، لازم و کافی دست پیدا کند.
وی خاطر نشان کرد: بعضی گفتهاند همه عرصهها را پوشش میدهد و یک عده هم گفتهاند هم دین میتواند هم نمیتواند همه عرصهها را پوشش دهد. چون قوانین دین ثابت است و نیاز انسانها متغیر است در نتیجه نمیتواند همه عرصهها را پوشش دهد. در پاسخ به این قسمت به این صورت است که دین یک روح کلی دارد و یک شکلی دارد که تعالیمش متغیر است. اصول ثابت است اما شکل و نحوه اجرایی آن متغیر است. متغیرها ریشه در ثابتها دارد. دین در بحث هدایت انسان از هیچ چیز فروگذاری نمیکند. خداوند پیامبر را فرستاد که حجت بر انسانها تمام شود بنابراین اگر دین به همه اینها نپردازد حجت بر ما تمام نمیشود.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: سه کار اساسی دین در حوزه آسیبهای اجتماعی عبارتند از: معرفی علل و عوامل آسیبهای اجتماعی که این علل یا درونی یا بیرونی یا بصورت ترکیبی است. اگر علل درونی باشد دو نظریه مطرح میشود انتخاب آزاد و ضعف شخصیت انسان؛ قرآن به نوعی این دیدگاه را قبول دارد. قرآن نظریه ضعف شخصیت را هم قبول دارد. وقتی عقل اسیر نفس شد و انسان در نبرد با نفس اماره اسیر میشود و شکست میخورد؛ و کسی که پیرو هوای نفسش باشد خدا او را گمراه میکند. این گمراهی، ثانویه است چون خداوند از ابتدا انسان را گمراه نمیکند خود انسان است که زمینه را فراهم میکند و از هدایت دور میشود. قرآن عوامل درونی را قبول دارد به عنوان عامل نه علت تامه بلکه بعنوان علت ناقصه اما انحصار انحراف را صرفا در عوامل درونی قبول نمیکند.
وی افزود: قرآن عامل بیرونی را هم قبول دارد اما نه بعنوان علت تامه؛ قرآن نظریه ترکیب را قبول دارد و قرآن میفرماید: رفتار نابهنجار بر اساس سه متغیر شکل میگیرد که این متغیرها در هم اثر میگذارند و از هم اثر میپذیرند. ساختار وجودی انسان اقتضای انحراف را دارد انسان ترکیبی است از عقل و نفس این ترکیب میتواند فساد ایجاد کند. هیچ انسانی بد ذات و بد سرشت نیست فطرت همه الهی است. چون ظرفیت انسانها محدود است و از طرفی وقتی نفس بر انسان غالب شد انسان به سمت انحراف کشیده میشود. کار دیگر دین: طبقه بندی آسیبهای اجتماعی است و استراتژی دین در برخورد با آسیبهای اجتماعی و دین در این قسمت دو روش دارد: ریشه زدایی: با پیشگیری یا درمان ریشه آفت را قطع میکند و روش دیگر مجازات است.
برگزاری نشست اخلاقی در مدرسه علمیه خواهران الزهرا س گراش
دوشنبه 97/10/17
«مریم فقیر» استاد حوزه، اظهار داشت: امام به معنای پیشوا و رهبر است. یعنی سرپرستی یک گروه را در مسیر مشخص بر عهده گیرد. الگوی جامعی در همه ابعاد انسانی است. بشر به چنین فردی نیاز جدی دارد تا با دستگیری و هدایت او آنگونه که در خور کمال انسانی است تربیت شود و در پرتو راهنماییهای این مربی آسمانی، از انحرافها و دامهای نفس سرکش خود و شیطانهای بیرونی محفوظ بماند.
وی افزود: امام فرد کاملی است که تمام عقاید حق الهی را باور دارد و به تمام اخلاق و صفات نیک آراسته و تمام احکام و قوانین شریعت را به کار بسته است. همهی کمالاتی که از جانب خدا نازل شده در شخص امام فعلیت و تحقق یافته است. امام جایگاه افاضات الهی و واسطهی بین انسان و عالم غیب است.
خانم فقیر خاطرنشان کرد: وظایف ما نسبت به اهل بیت عبارتند از: معرفت و شناخت حقیقی امام(ع): امام صادق(ع) میفرمایند: معرفت حقیقی یعنی همین که امام(ع) را امام بدانیم، معصوم بدانیم و ولی خدا بدانیم. احیاء اوامر اهل بیت(ع): روایت وجود دارد که هر گاه در مجالسی قرار گرفتید و دور هم جمع شدید از سخنان ما بگویید.
وی بیان کرد: از دیگر وظایف ما نسبت به امام(ع) تعظیم و تکریم است امام(ع) را بر خود مقدم داشتن، طبق خواستههای او عمل کردن، خواستههای امام را بر خواستههای خود مقدم داشتن، گذاشتن نام اهل بیت(ع) بر فرزندان، تکریم و بزرگداشت سادات و فرزندان اهل بیت(ع)؛ آیه مودت از مصادیق تکریم سادات است. پیامبر(ص) میفرماید: هر کس فرزندان من را ببیند و از جایش بلند نشود بر من جفا کرده است. شرکت در مجالس اهل بیت(ع) از مصادیق تعظیم و تکریم امام(ع) است.
برگزاری نشست اخلاقی با موضوع یاد مرگ و آثار آن در مدرسه علمیه خواهران الزهرا س گراش
دوشنبه 97/10/17
« مریم فقیر » استاد حوزه اظهار داشت: مرگ حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده میباشد که خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلّی بیان نموده، میفرماید: همهی نفسها مرگ را میچشند. این آیه دلالت بر عمومیّت سخن حق تعالی دارد و اینکه هر صاحب نفسی ناچار و ناگزیر است از چشیدن طعم مرگ، و تفاوتی نمیکند که این موجود حیوان باشد یا گیاه و یا فرشته؛ پس هر موجود زنده ای به ناچار خواهد مرد. مگر خداوند تعالی که او زنده است و نمیمیرد و او اوّل و آخر تمام اشیاء است.
وی افزود: مرگ حقیقتی است که هر روز به طور آشکار آن را مشاهده میکنیم و یا چیزی در رابطه با آن میشنویم؛ امّا انسانی که علاقمند به زندگی دنیایی است و به بازیهای دنیایی سرگرم شده و گمان میکند که مرگ، نابودی است و زندگی بعد از آن هرگز معنایی ندارد، از یاد مرگ می ترسد و از نشانه های آن فرار میکند؛ در حالی که خداوند چنین انسانهایی را مورد خطاب خویش قرار داده، میفرماید: هر کجا باشید، مرگ شما را فرا میگیرد؛ اگر چه در کاخهای بسیار محکم باشید.
استاد حوزه خاطر نشان کرد: پس بهتر است انسان تا جوان است یاد مرگ باشد و خودش را آماده کند امام علی(ع) میفرماید: یاد مرگ نفس را رام میکند. نسبت به مرگ سه دیدگاه وجود دارد: دیدگاه مایوسانه، غافلانه و واقع بینانه؛ سراسر زندگی شهدا واقع بینانه بود. بعضی از افراد میگویند در هنگام پیری باید یاد مرگ بود نه در هنگام جوانی این دیدگاه نادرستی است چون ضمانت نشده است که همه افراد به دوران پیری برسند و تا انسان جوان است فرصت کاشت دارد. امام صادق(ع) میفرماید: مرگ ناگهانی است و پیر و جوان ندارد.
وی بیان کرد: آثار یاد مرگ عبارتند از: کوچک شمردن دنیا: امام علی(ع) میفرماید: دنیا مثل ته ماندهی غذا است. خود دنیا چه ارزشی دارد چه برسد به ته ماندهی آن، ترک معاصی، آسان شدن تحمل بلا برای انسان: از آنجا که ظرفیت انسانها فرق میکند بعضی از افراد هنگام نزول بلا کفر میگویند و عدهای صبر میکنند. عواملی که باعث میشود انسان راحت جان دهد عبارتند از: اعتقاد و ایمان، ولایت اهل بیت(ع) بویژه ولایت علی ابن ابیطالب(ع) ، انگشتر عقیق در دست راست کردن، صله رحم، خواندن دعای عدیله و بعد از نماز یک سوره قل هو الله بخواند.
برگزاری نشست اخلاقی با موضوع حسد در مدرسه علمیه خواهران الزهرا س گراش
دوشنبه 97/10/17
« حجتالاسلام مهدی جعفری» نماینده ولی فقیه سپاه گراش اظهار داشت: حسد از صفات نکوهیدهای است که زیانهای بیشماری به دنبال دارد. حسد یعنی انسان بخواهد نعمت و کمالی را که در شخصی وجود دارد از بین برود. شخص حسود قبل از آنکه به دیگری زیان برساند به خود زیان رسانده است. حسد در هر حال حرام است جز در مورد نعمتی که نصیب کافر یا فاجر شده و بوسیله آن، فساد و فتنه انگیزی میکند و وسایل آزار خلق را فراهم میکند. در اینگونه موارد اشکال ندارد که انسان خواهان زوال نعمت باشد.
وی افزود: یکی از زیانهای خطرناک آن کشاندن انسان به کفر و بیدینی است. از نظر قرآن و روایات تنها چیزی که مانع شد بسیاری از دشمنان اسلام مانند مشرکان و یهودیان زمان رسول خدا(ص) و مسیحیان، دین مقدس اسلام را نپذیرند حسد و رشکی بود که به پیامبر بزرگوار اسلام میبردند.
حجتالاسلام جعفری خاطرنشان کرد: این خصلت زشت برای آنها به صورت عقدهای در آمده بود با اینکه برای آنها آشکار شده بود گاه و بی گاه آن را اظهار میکردند. حسد مانع و حجابی برای درک عقلانی است؛ چنانچه پس از رسول خدا(ص) نیز انگیزه اساسی و سبب اصلی انکار خلافت و ولایت امیرالمومنین(ع) همان حسدی بود که نسبت به آن حضرت و خاندان پاکش داشتند این خصلت زشت سبب شد که مقام شامخ رهبری عالم اسلام به دست نا اهلان بیفتد و حضرت علی(ع) و فرزندانش خانه نشین شوند و آن همه جنایت به نام اسلام و مسلمین صورت گیرد.
وی بیان کرد: حسد انسان را از پذیرفتن حقایق باز میدارد و در نتیجه او را در سیاه چال گمراهی و وادی ضلالت میاندازد همچنان که در مورد عدم پذیرش حق، سوزاندن ریشهی سعادت انسان، بیرون بردن آدمی از جاده دین و آیین و سعادت نیز موثر است. بسیاری از ائمه سبب سجده نکردن شیطان به آدم و رانده شدنش از درگاه حق را حسد دانستهاند. امام علی(ع) فرمود: حسد، نافرمانی شیطان بزرگ بود. عداوت و دشمنی، کبر، تعجب، ترس از نرسیدن به مقصود، حب ریاست، خباثت درونی و بخل ذاتی نسبت به بندگان خدا، علل و اسباب حسد است.
شرح فرازی از زیارت آل یاسین و بیان ویژگی های یاران امام زمان(عج)
دوشنبه 97/09/05
«زینب فقیهی» مدیر حوزه و استاد دانشگاه اظهار داشت: در زیارت آل یاسین میخوانیم سلام بر تو ای دعوتگر خداوند و مربی آیات او؛ در این فراز از زیارت حضرت اشاره به دو ویژگی نموده و خود را دعوت کننده به سوی خدا و مربی آیات او معرفی مینماید. از جمله صفات امام زمان(عج) و القاب آن حضرت«داعیَ اللهَ» است؛ یعنی کسی که انسانها را به سوی خدا دعوت میکند، «وَ رَبّانِیَّ آیاتِه»؛ سلام بر کسی که پرورشدهندهی موجودات و مخلوقات است.
وی افزود: ربّ بطور مطلق از صفات خداوند است و به معنی پرورش دهنده میباشد اما اگر این کلمه برای غیر خدا بکار رود با یک قید به کار برده میشود در این زیارتنامه نیز از امام با قید«وَ رَبّانِیَّ آیاتِهِ» یاد شده است. امام زمان پرورش دهنده جهان هستی است. این خاندان، خاندانی هستند که حتی اگر مسیحیان و یهودیان به آنها متوسل شوند و دست نیاز به سوی آنها دراز کنند آنها را نا امید نکرده و از خود نمیرانند.
خانم فقیهی بیان کرد: اینها امام بشریت هستند. امام زمان(عج) فقط امام شیعیان نیست، بلکه امام زمان و ولیّ عصر است. او پرورشدهندهی تمام آیات الهی و مخلوقات خدا است و منحصر به شیعه نمیباشد. شیعه مفتخر است که تابع این امام و دنبالهرو او است. در اینجا به برخی از ویژگیهای یاران اشاره مینماییم: معرفت و محبت: هر چه شناخت بیشتر باشد محبت شدیدتر و عمیقتر خواهد شد و معرف و محبت نسبت به امام به انسان کمک میکند تا از آزمون سربلند بیرون آید. زهد و پرهیزگاری: منتظر واقعی کسانی هستند که در سایهی معرفت، نفس خویش را از حب دنیا خالی میکنند.
وی خاطر نشان کرد: ایمان راسخ: ایمان ثمرهی معرفت صحیح و حقیقی است. هر چه معرفت بیشتر باشد ایمان نیز قویتر است. عبادت و معنویت: یاوران امام زمان(عج) در عبادت از پیشوای خود الگو گرفتهاند و روزها و شبها را با ذکر و یاد خدا سپری میکنند. امام علی(ع) در وصف این افراد میفرماید: مردان شب زندهدارتری که زمزمهی نمازشان مانند نغمهی زنبوران کندو به گوش میرسد، شبها را با شب زندهداری سپری میکنند و صبحها بر فراز اسبها خدا را تسبیح میکنند.
مدیر حوزه بیان کرد: وفای به عهد: یاران با وفای بقیه الله(عج) نیز نه تنها در اثر فتنه و فراز و فرودهای دوران غیبت، تعهد خود را در یاری امام خود فراموش نمیکنند بلکه هر روز عهد خود را با مولای خویش تجدید میکنند. ویژگی دیگر یاران امام زمان(عج) دفاع و حمایت از امام است.
نشست اخلاقی به مناسبت امامتی امام زمان(عج) با موضوع: شرح زیارت آل یاسین و بیان ویژگیهای یاران امام زمان(عج)
سه شنبه 97/08/29
«زینب فقیهی» مدیر حوزه و استاد دانشگاه اظهار داشت: در زیارت آل یاسین میخوانیم سلام بر تو ای دعوتگر خداوند و مربی آیات او؛ در این فراز از زیارت حضرت اشاره به دو ویژگی نموده و خود را دعوت کننده به سوی خدا و مربی آیات او معرفی مینماید. از جمله صفات امام زمان(عج) و القاب آن حضرت«داعیَ اللهَ» است؛ یعنی کسی که انسانها را به سوی خدا دعوت میکند، «وَ رَبّانِیَّ آیاتِه»؛ سلام بر کسی که پرورشدهندهی موجودات و مخلوقات است.
وی افزود: ربّ بطور مطلق از صفات خداوند است و به معنی پرورش دهنده میباشد اما اگر این کلمه برای غیر خدا بکار رود با یک قید به کار برده میشود در این زیارتنامه نیز از امام با قید«وَ رَبّانِیَّ آیاتِهِ» یاد شده است. امام زمان پرورش دهنده جهان هستی است. این خاندان، خاندانی هستند که حتی اگر مسیحیان و یهودیان به آنها متوسل شوند و دست نیاز به سوی آنها دراز کنند آنها را نا امید نکرده و از خود نمیرانند.
خانم فقیهی بیان کرد: اینها امام بشریت هستند. امام زمان(عج) فقط امام شیعیان نیست، بلکه امام زمان و ولیّ عصر است. او پرورشدهندهی تمام آیات الهی و مخلوقات خدا است و منحصر به شیعه نمیباشد. شیعه مفتخر است که تابع این امام و دنبالهرو او است. در اینجا به برخی از ویژگیهای یاران اشاره مینماییم: معرفت و محبت: هر چه شناخت بیشتر باشد محبت شدیدتر و عمیقتر خواهد شد و معرف و محبت نسبت به امام به انسان کمک میکند تا از آزمون سربلند بیرون آید. زهد و پرهیزگاری: منتظر واقعی کسانی هستند که در سایهی معرفت، نفس خویش را از حب دنیا خالی میکنند.
وی خاطر نشان کرد: ایمان راسخ: ایمان ثمرهی معرفت صحیح و حقیقی است. هر چه معرفت بیشتر باشد ایمان نیز قویتر است. عبادت و معنویت: یاوران امام زمان(عج) در عبادت از پیشوای خود الگو گرفتهاند و روزها و شبها را با ذکر و یاد خدا سپری میکنند. امام علی(ع) در وصف این افراد میفرماید: مردان شب زندهدارتری که زمزمهی نمازشان مانند نغمهی زنبوران کندو به گوش میرسد، شبها را با شب زندهداری سپری میکنند و صبحها بر فراز اسبها خدا را تسبیح میکنند.
مدیر حوزه بیان کرد: وفای به عهد: یاران با وفای بقیه الله(عج) نیز نه تنها در اثر فتنه و فراز و فرودهای دوران غیبت، تعهد خود را در یاری امام خود فراموش نمیکنند بلکه هر روز عهد خود را با مولای خویش تجدید میکنند. ویژگی دیگر یاران امام زمان(عج) دفاع و حمایت از امام است.
نشست اخلاقی با موضوع کم رنگ شدن یاد خدا
سه شنبه 97/08/29
« مریم فقیر » استاد حوزه اظهار داشت: خداوند در قرآن کریم میفرماید: مانند کسانی که خدا را فراموش کردهاند نباشید. حوادث تاریخی علت دارد. ما میخواهیم علت را بررسی کنیم. شخصیتها با گذشت زمان عوض میشوند اما علت نه، علت یک زمانی یزید است یک زمان معاویه و یک زمان آمریکا است.
وی افزود: خداوند در قرآن میفرماید: قوم بنی اسرائیل خوار شدند علتش آن بود که نشانههای خدا را انکار کردند، شخصیتها را به ناحق کشتند، گناهکار بودند و تجاوز کار بودند. این نشانهها الان هم در جامعه وجود دارد.
خانم فقیر خاطر نشان کرد: علت یا درونی است یا بیرونی یکی از عوامل درونی، کم رنگ شدن یاد خدا است و باعث میشود ارتباط انسان با قرآن ضعیف شود، حق را نپذیرد و دچار خود فراموشی شود، خود فراموشی یعنی بی هویت شدن یعنی برای فرد فرقی نمیکند در سپاه یزید باشد یا در سپاه امام حسین(ع)، انسان به هر کاری تن میدهد و مجلس گناه و ثواب برایش فرقی ندارد.
وی بیان کرد: کم رنگ شدن یاد خدا باعث عدم مقاومت در مقابل گناه میشود که خداوند هم در قرآن میفرماید: بعضی از افراد هستند که در گناه سرعت میگیرند؛ یاد خدا، یاد مرگ، ترک کردن مجلس معصیت و تجدید نظر کردن در معاشران و دوستان از جمله راهکارهایی برای زیادن شدن مقاومت در برابر گناه است.
نشست اخلاقی با موضوع ولایت
سه شنبه 97/08/29
،«حجتالاسلام مهدی جعفری» نماینده ولی فقیه گراش، در نشست اخلاقی که در مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گراش برگزار شد، اظهار داشت: ولایت از نظر اهل سنت به معنای محبت عام و دوستی است و از نظر شیعیان به معنای سرپرستی و محبت خاص؛ به طوری که ولی عهده دار امور متولی علیه است. ولایت امری مشکک است. انواع ولایت عبارتند از: ولایت خداوند: خداوند در قرآن میفرماید: خداوند ولی مومنان و پیامبر است و او متولی و عهده دار امر صالحین است. اوج ولایت، ولایت خداوند است.
وی افزود: ولایت خداوند همیشه مستقیم نیست مجرا دارد ولایت خداوند برای پیامبر و ائمه و افراد خاص مستقیم است اما برای افراد عام با واسطه است. ولایت انبیاء و اولیاء(ولایت ولی معصوم): هم ولایت تکوینی دارند هم تشریعی و اداره امور مخلوقات(ولایت) از طرف خدا به آنها تفویض میشود. ولایت فقیه عالم(ولایت ولی غیر معصوم): کسی که دین را از انبیاء گرفته است و به مردم انتقال میدهد.
نماینده ولی فقیه گراش خاطر نشان کرد: فرق ولایت ولی معصوم از ولایت فقیه عالم، در این است که ولی معصوم، معصوم است اما فقیه عالم معصوم نیست اما پاکترین فرد زمانش است، ولی معصوم انتخابش خاص و معین، شخص هم معلوم است اما ولی فقیه انتخابش عام و کلی، صفات آن معلوم است(صیانت نفس داشته باشد، آگاه به زمان باشند و …) اما مصداق آن معلوم نیست، فرد شخصا معین نیست اما شخصیتا معلوم است. در کشف کردن شخص(ولی فقیه)، خدا و ولی معصوم هم کمک میکنند به این صورت که ولی معصوم تصرف میکند در ذهن و دل خبرگان جامعه تا بتوانند این شخص را کشف کنند. ولی معصوم ولایت تکوینی دارد، ولی فقیه ولایت تکوینی ندارد اما ممکن است کرامتی از ولی فقیه صادر شود.
وی افزود: ولایت دیگر: ولایت مومنین نسبت به هم: خداوند در قرآن میفرماید: مومنان بعضی ولی بعضی دیگر هستند. این مومنی که ولی است تابع ولی فقیه است. ولایت پدر و مادر: خداوند در قرآن میفرماید: اگر پدر و مادر در راه معصیت و شرک خواستند از او اطاعت کنید ولایتش واجب نیست. روح تمام ولایتها متابعت است و ولایت هم روح دین است. تا متابعت نباشد ولایت و محبت معنا ندارد. تا ولایت نباشد دین معنا ندارد. در اصل، دین به متابعت بر میگردد.
نشست اخلاقی
سه شنبه 97/08/29
«مریم فقیر» استاد حوزه اظهار داشت: خداوند در حدیث قدسی خطاب به حضرت موسی(ع) میفرماید: یا موسی من شش چیز را در شش جا قرار دادم اما مردم اشتباهی به سمتش میروند: راحتی را در بهشت قرار دادم: راحتی در دنیا معنا ندارد نگاه راحت طلبانه به دنیا نکنید. امام علی(ع) در بعضی از حکمتها عنوان میکنند دنیا مثل ته ماندهی غذا است. اصل دنیا خوب نیست چه برسد به ته ماندهی دنیا. امام علی(ع) میفرماید: دنیا با بلا پیچیده شده است.
وی افزود: علم را در گرسنگی قرار دادم: خداوند در قرآن میفرماید: کسانی که مومن هستند افراد صاحب علم بر شما درجه دارند. پیامبر(ص) از جبرئیل سوال میکند کدام عمل افضل است جبرئیل پاسخ میدهد علم و نشستن در مجلس درس. در روایت وجود دارد خداوند در شبانه روز هزار رحمت میفرستد یک رحمت برای کل دنیا بقیه رحمتش مختص علما و طلاب است. رسول خدا(ص) میفرماید: عالم کسی است که بیشتر از خدا بترسد.
استاد حوزه بیان کرد: تواضع عامل بزرگی است: تواضع به معنی افتادگی و خداوند در قرآن میفرماید: آدم متکبر را به زمین میزنم. نماز شب را عامل عزت قرار دادم اما مردم دنبال سلاطین میروند. آیت الله مرعشی نجفی از قول امام زمان(عج) بیان میکند که برای طلبه ننگ است نماز شب نخواند.
وی خاطر نشان کرد: بینیازی را در قناعت قرار دادم: فرق قناعت با بخل این است که قناعت بعد فردی است اما بخل بعد اجتماعی(نسبت به دیگران) است. افراد چهار جور هستند: بعضی افراد خود میخورند و به دیگران نمیدهند(بخیل)، بعضی خود نمیخورند به دیگران میدهند(ایثار)، بعضی نه خود میخورند نه به دیگران میدهند(خسیس) و بعضی دیگر هم خود با قناعت میخورند هم به دیگران ایثار میکنند. آخرین مورد از فرمایش امام صادق(ع) در خطاب به موسی این است که اجابت دعا در لقمه حلال است قبل از دعا مقدماتش را انجام دهید و هیچ موقع نگویید دعا مستجاب نمیشود.
نشست اخلاقی با موضوع زی طلبگی
سه شنبه 97/08/29
«حجتالاسلام محمد تقی حسین زاده» سخنران حرم رضوی اظهار داشت: بهترین رفیق، امام زمان(عج) است چون تنها کسی است که روزی صد بار برای ما دعا میکند. اگر نماز بخوانیم بدون یاد او، اگر دور هم باشیم بدون نام او عبادت که نیست بلکه خسارت است. هر چیزی طبق آدابش باشد نتیجه میدهد طلبگی هم آداب دارد. طلبه خوب کسی است که خودش را، راهش را و باورهایش را باور داشته باشد.
وی افزود: کسانی هستند که میگویند جایی نبود به خاطر همین طلبه شدیم این افراد به جای اینکه سرباز باشند سربار هستند به جای اینکه آبرو بیاورند آبرو میبرند. آمادگی شنیدن متلک های بد را داشته باشید. باید بتوانید از خود دفاع کنید در این صورت خدا هم از شما دفاع میکند.
حجتالاسلام حسین زاده خاطرنشان کرد: اگر به شخص من و شما توهین کردند تحمل کنید ولی اگر به طلبگی توهین کردند تحمل نکنید اما با صبر و متانت جواب دهید نه با عجله، چون خشم مثل مستی است و طرف کاری میکند که نمیداند چه میکند. اگر ما حقیقت طلبگی را ببینیم دنیای ما شیرینتر است به شرط اینکه ما طلبگی را زیبا ببینیم.
وی بیان کرد: خداوند در سوره عصر انسان را به حق و صبر دعوت میکند برای دعوت به حق باید صبر داشته باشیم. توکل بر خدا، توسل به ولی خدا و تلاش در راه خدا سه ویژگی طلبهی خوب است. توکل یعنی همیشه، همه جا از همه کس بینیاز شویم. امام رضا(ع) در معنای توکل فرمودند: اعتقاد به خدا و اعتماد به کلام خدا؛ افسوس که بعضی از دوستان به خدا اعتقاد دارند ولی به کلام خدا اعتماد ندارند.
حجتالاسلام حسین زاده بیان کرد: در طلبگی باید هدف مقدس باشد و برنامه مشخص باشد. در پاسخ به شبهات تسلط داشته باشیم. تلاش باید برای رضایت خدا و ولی خدا باشد. تلاش کنیم خوب مطالعه کنیم و دین را دسته بندی کنید و به خورد مردم بدهیم. اگر به استاد احترامی نگذارید از طلبگی خیری نمیبینید. با استاد خود رفیق شوید تا توفیق عمل به دانستهها پیدا کنید. جلو استاد راه نروید، روی حرفش حرف نزنید و بدون اجازه استاد بلند نشوید.
نشست اخلاقی با موضوع عوامل کسب توفیق در مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گراش
سه شنبه 97/08/29
« مریم فقیر » استاد حوزه اظهار داشت: توفیق لطف و عنایت خداست. این که انسان توفیق پیدا کند به زیارت برود، نماز اول وقت بخواند، مودب باشد لطف خداست.
وی افزود: خیلیها هستند وضع مالی خوبی دارند ، اما توفیق کمک به مردم را ندارند، توفیق زیارت ندارند. یا شخصی خیلی پول خرج میکند، اما گاهی توفیق ندارد که خمس و زکاتش را بدهد. در زندگی خیلی تلاش میکند، خیلی کار میکند، اما آن قدر از عمرش استفاده نمیکند. یکی را هم میبینی عمرش کوتاه ولی پر برکت است، کار و در آمدش هم زیاد نیست، اما پنج بار به مکه رفته، ده بار به مشهد و زیارتهای متعدد رفته است .
استاد حوزه خاطر نشان کرد: اگر خدا یک گوشهی چشم و عنایتی کند و دست لطفی بر سر انسان بکشد، انسان سقوط نمیکند. انسان خیلی جاها حفظ میشود. با بعضیها دوست نمیشود. با بعضیها ارتباط برقرار نمیکند. بعضی زمینهها اصلا برایش فراهم نمیشود.
وی بیان کرد: راههای بدست آوردن توفیق عبارتند از: تفکر: اگر انسان در نعمتهای خدا، در تاریخ و حوادث گذشته فکر کند، برای او توفیق حاصل میشود، نماز اول وقت: این نماز اول وقت مخصوصا به صورت جماعت و مخصوصا در صف اول باعث کسب توفیق میشود، صله رحم و ارتباط با فامیل واحترام به پدر و مادر عجیب توفیق انسان را زیاد میکند. سعی کنیم این توفیق را از خدا بگیریم و در زندگی آن را کسب کنیم.
دوره آموزشی احکام نماز ویژه مبلغین در مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گراش
دوشنبه 97/07/23
«رقیه حامل» استاد حوزه اظهار داشت: در آموزش احکام باید تا حکمی برای انسان صد در صد روشن نشده بیان نکند و اگر حکمی را یقین ندارد پاسخگو نباشد. زراره ابن اعین میگوید: از امام باقر(ع) پرسیدم خداوند بر بندگان چه حقی دارد؟ فرمود: این حق که هر چه بدانند بگویند و دربارهی هر چه ندانند توقف کنند و دم فروبندند.
وی افزود: روشهای بیان احکام عبارتند از: روش عملی: بهترین روش برای بیان و آموزش احکام، روش عملی(سمعی و بصری) است. روش نظارت و بیان نقایص، روش آموزش غیر مستقیم و روش قاعدهای: یکی از روشهای بسیار عالی در بیان احکام است؛ برخی از احکام که در فقه قاعده کلی دارد بهتر است به این صورت آموزش داده شود.
استاد حوزه خاطر نشان کرد: موارد دیگر از روشهای بیان احکام بدین صورت است: روش انضمامی: روشی است که با منظم کردن دو یا چند باب فقهی بدست میآید. روش رمزی: در این روش به خاطر سهولت در حفظ و یادگیری احکام بصورت رمز خلاصه میشود. روش جمع اشباه و نظایر: در این روش مسایلی که شبیه و نظیر هم هستند جمع نموده و بیان میشود.
وی بیان کرد: روش مقایسهای: مقایسه در تبیین احکام به صورتهای مختلف ممکن است صورت گیرد: مقایسه احکام اقشار مختلف(کافر و غیر کافر، زن و مرد، عاقل و غیر عاقل و…)، مقایسه میان دو یا چند عنوان فقهی(مقایسه میان نماز و روزه یا میان وضو و غسل و …)، مقایسه میان یک فرع فقهی از دیدگاه دو یا چند فقیه؛ روش ارائهی طرح کلی از احکام اسلامی: برای آموزش احکام اسلامی ابتدا میتوانیم ضرورت زندگی اجتماعی را بحث نموده و سپس نیازمندیهای انسان در زندگی اجتماعی و آنگاه ضرورت احکام اسلامی را با توجه به آن آموزش دهیم.
خانم حامل افزود: نادرست بودن شیوهی دعوت، روشن نشدن جایگاه و اهمیت هر کدام از دستورهای دین برای آنها، ندانستن فلسفه احکام، ضعف ضامن اجراهای درونی یعنی انسان از درون به گونهای تربیت شود که انگیزه درونی به انجام دادن دستورهای الهی و آلوده نشدن به گناه داشته باشد، ضعف ضامن اجراهای بیرونی: کم رنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر؛ از جمله موارد عمل نکردن به احکام است.