مي خواهم قلمم خوب شود كه...
بسم الله الرحمن الرحيم
مي خواهم قلمم خوب شود که شرح دهم همه¬ي ناشنيدني¬ها و همه¬ي ناديدني¬ها؛ مي-خواهم خوب نوشتن را بياموزم، که خوب را گسترش دهم، خوب در جايي که هيچ اميدي به صبح فردا نيست و من با نوشتن اميد و نويد دهم که اي خستگان برخيزيد از روزنه¬اي نور خورشيد هويدا خواهد شد و تمام تاريکي¬ها در حال مبدل شدن به روشنايي¬اند.
مي¬خواهم خوب نوشتن را بياموزم تا رسم خوب گذشتن و فداشدن را به يادگار بگذارم، مي¬خواهم قلمم را به اندازه دل تنگم گسترش دهم و زيبا وجذابش کنم همانند لبخندي که برلب دارم در حالي که پوششي برغم هايم است و نوشته¬ام نيز تسکيني بردرد¬هاي بي سرانجام شود؛ مي¬خواهم خوب بنويسم که علم را گسترش دهم اما نه علمي که هزاران محقق به گردش بسان پروانه مي¬چرخند، مي¬خواهم علم اخلاق را گسترش دهم، هماني که در سينه مادر بي سوادم نهفته است، همان علمي که از صدف لبانش، هنگامي که لبخند بر آن جاري مي¬شود هويدا است، مي¬خواهم بنويسم و خوب نوشتن را تجربه کنم در حالي که زبان گوياي خداوند شده¬ام و بر صفحه¬ي روزگار با قلمي خوش بنويسم الابذکرالله تطمئن القلوب تاهزاران دل ناآرام، آرام گيرد و لب¬هايي که مدت¬هاست در فراق عزيرانشان غنچه شده¬اند و رنگ و لعاب صدف بودن خود را باخته¬اند، رنگي دوباره بخشم. مي¬خواهم بنويسم که رنگ دهم به همه اشياي عالم، امارنگي حقيقي يعني صبغة الله کنم همه¬ي عالم را، هدفم اين است که قلمي خوب داشته باشم بسان شفافي و تنهايي دل يك بيمار، برروي تختِ جدا از عزيزان و شرح دهم حالش را تا شايد توانستم سيلي از دلها به سويشان روانه کنم تا از تنهايي¬شان بکاهم، يانه!!! سيلي از دست¬ها و نگاه¬هاي معصوم را به واسطه¬ي شرح حالشان به سوي آسمان بي¬کران هستي روانه کنم که از معبود حقيقي لباسي از جنس شفا قرض بگيرند براي دلهاي پر از غمشان.
مي¬خواهم قلمم را خوب کنم که هم راز دلم شود آنگاه که دلم با ديدن پاي برهنه کودکي بسان بيد مي¬لرزد در حالي که دست من هم بسان پايش برهنه است و چيزي بر کف آن نيست که ملکي¬اي بخرم و دلش را شاد کنم در حالي که اگر قلمم خوب باشد با نوشتنم دستي پر از اميد مي¬آيد و مرهم پاي خسته کودک مي¬شود اما دلم از قلمم چيزي غير از اين¬ها مي¬خواهد، دلم به انگشتانم مي¬نگرد و مي¬گويد خوب نوشتن را بياموز تا بتواني درباره صحراي پر بلا و رباب بي¬ارباب آنقدر بنويسي که هر روز اين قصه بر هر گوشي طنين انداز شود تا به فراموشي سپرده نشود چرا که قصه¬ي کشيده شدن گوش با گوشواره، گم شدن در ميان خارهاي بيابان و وفاي پدر به عهد خود در ميان خرابه زنگاري است براي دل¬هاي گرد و غبار گرفته ، مي¬خواهم خوب بنويسم که همگان به ياد آورند مفرد مذکرغايبي که منتقم آل رسول است دير کرده و وقت آن رسيده که همه¬ي دل ها با دست¬ها هماهنگ شوند و رو به آسمان بيکران هستي بخوانند اللهم عجل لوليک الفرج.
دست نوشته وحيده ابراهيمي طلبه پايه پنجم

شربت گلابي
چهارشنبه 92/07/10
شربت گلابي
مواد لازم:
گلابي رسيده 1كيلوگرم
آب ليموترش تازه 1قاشق غذاخوري
عسل 1قاشق غذاخوري
يخ قالبي كوچك 3قطعه
آب 5/1ليوان
طرز تهيه:
ابتدا گلابيها را كه از قبل آماده كردهايد، خوب بشوييد و مواد اضافي آن را خارج كنيد، سپس آن ها را خرد كرده، در داخل مخلوط كن بريزيد و آب و عسل را نيز به آن اضافه نموده، آن را خوب مخلوط كنيد .افزودن عسل وآب ليموترش تازه به گلابي باعث جلوگيري از اكسيد شدن آن ميشود.
منبع:ارمغان تندرستي ،جمشيد خداداي،ص294

اعمال دحوالارض
چهارشنبه 92/07/10
اعمال دحوالارض
شب بيست و پنجم ماه ذي القعده: شب دحوالارض است يعني پهن شدن زمين از زير خانه كعبه بر روي آب و از ليالي شريفه است كه رحمت خدا در آن نازل ميشود و قيام به عبادت در آن اجر بسيار دارد، و از حسن بن علي وشا روايت است كه گفت من كودك بودم، با پدرم در خدمت امام رضا (عليه السلام) شام خورديم در شب بيست و پنجم ماه ذي القعده پس فرمود:كه امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسي (عليه السلام) متولد شدهاند و زمين از زير كعبه پهن شده است پس هر كه روزش را روزه بدارد چنان است كه شصت ماه را روزه داشته باشد، و به روايت ديگر است كه فرمود: در اين روز حضرت قائم (عليه السلام)قيام خواهد نمود.
روز بيست و پنجم: روز دحوالارض است و يكي از آن چهار روز است كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است، و در روايتي روزهاش مثل روزهي هفتاد سال است، و در روايت ديگر كفارهي هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از براي او عبادت صد سال نوشته شود و از براي روزه دار اين روز هر چه در ميان آسمان و زمين است استغفار كند، و اين روزيست كه رحمت خدا در آن منتشر گرديده و از براي عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسياريست، و از براي اين روز به روزه و عبادت و ذكر خدا و …..
منبع: كتاب مفاتيح الجنان،شيخ عباس قمي، ص465

توصيه هاي بهداشتي براي زائران حج
چهارشنبه 92/07/10
توصيههاي بهداشتي براي زائران حج
حج بزرگترين همايش بشري است. گردهمايي عاشقانه ميليونها انسان از نژادهاي مختلف و با فرهنگ ها وآداب و رسوم مختلف. زير پرچم توحيد وهمسرايي شعار يكتاپرستي وسرسپردگي در پيشگاه حضرت دوست، يكي از زيباترين جلوههاي اجتماعي طريقت عشق است. اما نكتهاي كه بايد مورد توجه قرار گيرد احتمال بروز وانتقال برخي بيماريها در اين ايام است. شرايط آب وهوايي سرزمين عربستان، مقتضيات سفر وشرايط خاص تغذيه و زندگي در هتلها، ضرورت حضور در تجمعات انساني به هنگام برگزاري مراسم و…همگي از مواردي هستند كه در صورت عدم رعايت نكات ودستورات بهداشت فردي واجتماعي، زمينه ساز انتشار بيماري در ميان ميهمانان سرزمين وحي خواهند شد. در اينجا به برخي از مهمترين نكات وتوصيههاي بهداشتي كه در پيشگيري از ابتلا به بيماري در ايام حج نقش چشمگيري دارند به صورت فهرست وار اشاره خواهد شد.
واكسن بزنيد
مننژيت هموفيلوسي، بيماري خطرناك ومرگباري است كه در شرايط زندگي جمعي به سرعت گسترش مييابد. خوشبختانه واكسن موثري براي پيشگيري از اين بيماري شناخته شده وبا ترزيق اين واكسن به سادگي ميتوان از ابتلا به اين نوع مننژيت ايمن شد. آنفولانزا نيز بيماري ديگري است كه معمولا در شرايط زندگي جمعي به سرعت انتشار پيدا ميكند. ار اين اساس ترزيق واكسن آنفولانزا را نيز به زائران خانه دوست توصيه ميكنيم.
سرماخوردگي يك مشكل شايع
تعريق ناشي از فعاليت بدني در آب وهواي گرم به هنگام به جا آوردن مناسك حج وقرار گرفتن در معرض باد كولرها و يا نوشيدن آب يخ به راحتي فرد را در معرض ابتلا به سرماخوردگي و يا آنفولانزا قرار ميدهد. در مرحله بعد، حضور بيماران در مراسم وعطسه و سرفه آنان موجب انتشار سريع ويروس وهمهگيري سريع بيماري ميشود. براي پرهيز از اين عارضه توصيههاي زير را رعايت كنيد:
*از قرارگرفتن در معرض باد كولر و يا نوشيدن آب يخ بلافاصله بعد از فعاليت شديد بدني و با تن عرق دار خودداري كنيد. در صورت ابتلا به سرماخوردگي مصرف مايعات زياد(مخصوصا آب با دماي معمولي) و استراحت واستفاده از ماسك به هنگام حضور در تجمعات را فراموش نكنيد.
*در صورت شيوع بالاي سرماخوردگي، استفاده از ماسك، تأثير چشمگيري در جلوگيري از ابتلاي شما به سرماخوردگي خواهد داشت.شرايط پخت وپز غذا در آشپرخانههاي جمعي اگر با غفلت در رعايت نكات بهداشتي همراه گردد، ميتواند زمينه ساز ايجاد بيماريهاي گوارشي ومسموميتهاي غذايي شود. رعايت دقيق نكات بهداشت فردي از جمله شستن مرتب دستها با آب وصابون در پيشگيري از ابتلا به مسموميت هاي گوارشي نقش مهمي دارد. همچنين رعايت نكات زير را نيز در ارتباط با بيماريهاي گوارشي توصيه ميكنيم:
مراقب غذاي خود باشيد
*اگر به هنگام صرف غذا متوجه تغيير رنگ و يا بو ومزه خاص ونامطبوع غذا شديد بلافاصله از خوردن خودداري كرده وموضوع را با پزشك كاروان در ميان بگذاريد تا از سالم بودن آن اطمينان حاصل نماييد.
*به محض بروز كوچك ترين نشانهاي از مسموميت غذايي از جمله تهوع واستفراغ، درد شكم، اسهال و…موضوع را جدي گرفته وسريعا به پزشك كاروان خود مراجعه كنيد.
*اگر مبتلا به بيماري خاصي هستيد و يا تحت رژيم غذايي خاصي قرار داريد سعي كنيد حتي الامكان رژيم خود را رعايت كرده و با پزشك كاروان خود مشورت كنيد.
*انجام فعاليت بدني ممكن است موجب افزايش اشتهاي شما شود. به ياد داشته باشيد كه صرف غذا بيش از اندازه معمول هميشگي، مي تواند سبب فشار به دستگاه گوارش و بروز اختلالات گوارشي شود.
داروي خود را فراموش نكنيد
اگر تحت رژيم دارويي خاصي مثل مصرف قرص فشار و يا داروهاي قلبي قرار داريد، حتما مقدار كافي از داروي مورد نياز خود را براي مدت اقامت در سرزمين وحي به همراه داشته باشيد. به تجربه ديده شده كه برخي زائرين به اميد دريافت داروي خود از مركز پزشكي حج و يا پزشك كاروان ويا تهيه دارو از داروخانههاي عربستان، با مشكل كمبود داروي خود وعوارض ناشي از آن مواجه شده اند.(به ياد داشته باشيم كه كليه داروهايي كه توسط پزشك كاروان يا بيمارستان هلال احمر ايران در اختيار شما قرار مي گيرد ايراني است.)
لوازم شخصي خود را همراه داشته باشيد
پس از انجام سعي بين صفا و مروه نوبت به انجام فريضه «تقصير» خواهد بود، معمولا در اين محل آرايشگراني را خواهيد ديد كه قيچي وتيغ در دست در قبال دريافت مبلغي، شما را در تراشيدن و يا چيدن مو وناخن ياري خواهند كرد. از آنجا كه استفاده مشترك از وسايل برنده ميتواند منجر به انتقال بيماريهاي منتقله از طريق خون از جمله هيپاتيت وايدز شود، توصيه ما براي زائران عمره اين است كه حتما يك قيچي كوچك براي انجام تقصير همراه داشته باشند. اما با توجه به اينكه تراشيدن كامل موي سر در حج تمتع را نميشود به تنهايي انجام داد به زائران حج تمتع توصيه ميكنيم از يك بار مصرف بودن و تميز بودن تيغ و وسايل كار آرايشگر مربوطه اطمينان حاصل كنند وترجيحا وسايل شخصي با خود همراه داشته باشند.
بيماريهاي منتقله از طريق خون
معمولا ديده ميشود كه به دليل خشكي شرايط آب وهوايي عربستان، استفاده مداوم از دمپايي و همچنين پيادهرويهاي طولاني با پاي برهنه هنگام مناسك حج، زائران دچار ترك خوردگي و بعضا زخمهايي ناحيه كف وپاشنه پا ميشوند. توصيه ما اين است كه با استفاده از كرمهاي چرب كننده از بروز اين زخمها و ترك خوردگيها جلوگيري از ْآلوده شدن حريم امن الهي به قطرات خون، كه مي تواند موجب انتقال بيماري هاي منتقله از طريق خون گردد، حتما نسبت به پانسمان زخم ها به ويژه هنگام راه رفتن در مسجدالحرام اقدام نماييد.
در صورت بروز هر گونه سانحه يا بيماري وخيم، حتي الامكان از دريافت خون وفراوردههاي خوني پرهيز نماييد. مگر اينكه تجويز خون بنا به تشخيص اعضاي تيم پزشكي هيئت پزشكي ايران واقعا ضروري وحياتي باشد.از آنجايي كه سرزمينهاي منطقه جنوب غربي آسيا از جمله عراق، عربستان وحتي مناطق جنوبي ايران، بر اساس تقسيمبندي سازمان جهاني بهداشت به عنوان مناطق مالاريا خيز شناخته شدهاند، به منظور ارتقاي سلامت خون و فراوردههاي خوني، تا شش ماه پس از بازگشت، از اهداي خون خودداري نماييد.لازم به ذكر است كه اين نكته به معني ابتلاي شما به بيماري نيست. بلكه بايد به خاطر داشت كه خون اهدايي شما به نوزادان و يا بيماراني ترزيق ميشود كه به دليل قرار گرفتن در شرايط مرگ و زندگي دچار ضعف سيستم ايمني هستند و وجود كوچكترين و ضعيفترين عامل بيماري زا كه در شرايط معمول قادر به ايجاد بيماري نيست، ميتواند در اين افراد عوارض جبران ناپذيري را به همراه داشته باشند.
منبع:نشريه پيام سلامتي ، سال چهارم شماره 36،ص67-66

دبستان
چهارشنبه 92/07/10
به مناسبت بازگشايي مدارس
دبستان
اين دبستان، يا كه بستان است ما گلانيم و اين گلستان است
باز شد باز، اين در بسته پيش ما نو نهالان نو رسته
دانش آموز اين دبستانيم گل شاداب اين گلستانيم
باز آموزگار علم آموز با دو چشمان شاد ومهر افروز
صفحهاي از كتاب را بگشايد چشم جان را زخواب بگشايد
گويد اي كودكان سلام سلام ميرسانم كتاب را پيغام
پاك باشيد و پاكدل، پرمهر از شما باد روزگار و سپهر
دانش آموز خويشتن باشيد علم آموز جان وتن باشيد
دستهاتان پر از اميد وسرور جانتان همچو روز، چشمه ي نور
منبع:شعر از دولت آبادي ،كتاب نغمه هاي كودكان، تنظيم كننده عزيز الله هاشمي،ص 93

اعمال ماه ذي الحجه
چهارشنبه 92/07/10
اعمال ماه ذي الحجه
بدانكه اين ماه از ماههاي شريفه است و چون اين ماه داخل ميشد صلحاي صحابه و تابعين اهتمام عظيم در عبادت ميكردند و دههي اول آن ايامش ايام معلومات است كه در قرآن مجيد ذكر آن شده است و در نهايت فضيلت و بركت است. و از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) مرويست كه عمل خير و عبادت در هيچ ايامي نزد حقتعالي محبوبتر نيست از اين دهه، و از براي اين دهه اعمالي است اول:روزه گرفتن نه روز اول اين دهه، كه ثواب روزهي تمام عمر دارد. دوم: خواندن دوركعت نماز مابين مغرب وعشا در تمام شبهاي اين دهه در هر ركعت بعد از حمد بخواند يك مرتبه توحيد و آيه ي :«وَواعَدْنا موُسي ثَلاثينَ لَيله ، وَاَتْمَمْناها بِعَشْرٍفَتَمَّ ميقاتُ رَبِّه اَرْبَعينَ لَيْلَة، وَقالَ موُسي لِاَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي، وَاَصْلِحْ وَلا تَتَبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ. تا با ثواب حاجيان شريك شود.
روز نهم ماه ذي الحجه كه روز عرفه نام دارد و از اعياد عظيمه است اگر چه به اسم عيد ناميده نشده است، و روزيست كه حقتعالي بندگان خويش را به عبادت وطاعت خود خوانده و موائد جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر وراندهتر و خشمناكترين اوقات خواهد بود، و روايت شده كه حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) شنيد در روز عرفه صداي سائلي را كه از مردم سؤال مينمود، فرمود به او: واي بر تو آيا از غير خدا سؤال مي كنيداز اين روز؟ وحال آنكه اميد ميرود در اين روز براي بچههاي در شكم آنكه فضل خدا شامل آنها شود و سعيد شوند، و از براي اين روز اعمال چند است :
اول:غسل
دوم:زيارت امام حسين (عليه السلام) كه در مقابل هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بلكه بالاتر است، و احاديث در كثرت فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز متواتر است و اگر كسي توفيق يابد كه در اين روز در تحت قبهي مقدسه ي آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسيكه در عرفات باشد نيست، بلكه زياده و مقدم است.
سوم: بعد از نماز عصر پيش از آنكه مشغول به خواندن دعاهاي عرفه شود دو ركعت نماز به جا آورد در زير آسمان واعتراف و اقرار كند نزد حقتعالي به گناهان خود تا فايز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزيده گردد پس مشغول شود به اعمال و ادعيه ي عرفه كه از حجج طاهره صلوات الله عليهم روايت شده است.
منبع:مفاتيح الجنان ،شيخ عباس قمي،ص 469و484

سالروز ازدواج حضرت علي(عليه السلام )وحضرت فاطمه (سلام الله عليها)
چهارشنبه 92/07/10
ازدواج حضرت علي(عليه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله)
15 مهرماه سالروز ازدواج حضرت علي(عليه السلام) وفاطمه(سلام الله عليها)
حضرت فاطمه(سلام الله)چون به سن ازدواج رسيد، اكثر بزرگان و شخصيتهاي برجسته عرب مسلمان ، در مقام خواستگاري برآمدند، ولي رسول خدا با عكس العمل منفي همه را مأيوس كرد و در برابر اصرار آنان خشمگين شد..
ازدواج حضرت علي (ع) و حضرت زهرا(سلام الله) يك دستور الهي وآسماني بوده و مراسم آن در ميان ملائكه برگزار گرديده و خطبهاش را در عالم تكوين، جبرئيل خوانده است.
مهريه حضرت زهرا(سلام الله )
در تاريخ و سيرهي آن حضرت، دربارهي مهريهي آن بانوي اسلام، روايات مختلفي آمده است.برخي تمام زمين و برخي ديگر خمس زمين وگاهي نصف دنيا و ربع دنيا، بهشت و جهنم، خمس دنيا، زره مخصوص حطميه، چهارصد مثقال نقره، چهارصد و هشتاد درهم، پانصد درهم، چهار نهر بزرگ: فرات،نيل ،نهروان و بلخ و مواردي از اين قبيل را مهر آن حضرت دانستهاند و محققين و مورخين و محدثين عالي قدر در توضيح، تشريح وجمع بين روايات نظرات خاصي ابراز كرده اند كه در نتيجه مقدار پانصد درهم را معروف و صحيحتر دانستهاند.
در انيجا مناسب است توجهتان را به يكي از مهريههاي آن حضرت كه جنبهي اجتماعي دارد جلب كنم:
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله) به پدر بزرگوارش عرض كرد: پدر جان از خداوند و الا بخواه شفاعت گناهكاران امتت را مهريه من قرار دهد.
در اين هنگام جبرئيل در حالي كه مكتوبي از پرنيان را در دست داشت نازل شد، در آن، نوشته شده بود:خداوند متعال شفاعت گناهكاران امت محمد مصطفي (صلي الله عليه وآله)را مهريه حضرت زهرا قرار داد. فاطمه، موقع شهادت وصيت كرد آن حرير را در كفن وي قرار دهند، تا در پيشگاه الهي و در روز محشر آن را به دست گرفته و از مردم گناهكار امت اسلامي، شفاعت نمايد.
صورت جهيزيه حضرت زهرا (سلام الله)
چون حضرت علي(عليه السلام) با فاطمه (سلام الله) ازدواج كرد، بلافاصله زره خود را از بابت مهريه فروخته، پول آن را در اختيار رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گذاشت.پيامبر خدا نيز با همان پولها جهيزيه بسيار ساده و مختصري فراهم ساخت و مسئوليت خريد را به ابوبكر سپرد. صورت جهيزيه ايشان به اين شرح است:
- 1- پيراهن زنانه بهخ مبلغ هفت درهم
- 2- روسري بلند به ارزش چهار درهم
- 3- قطيفه ي مشكي خيبري
- 4- تخت مخصوص عربي كه از چوب و ليف خرما ميساختند.
- 5- دو عدد تشك كه يكي پشمي و ديگري از ليف خرما تهيه شده بود.
- 6- چهار عدد بالش كه از پشم و خرما پر شده بود.
- 7- پردهي خانگي
- 8- حصيري براي فرش خانه
- 9- آسياب دستي
10-كاسه ي مسي
11-مشكي از پوست
12-كاسه چوبي براي شير
13-ظرف مخصوص آب
14- آفتابه براي وضو
15-دو بازوبند نقره اي
16-چند كوزهي سفالين
17-سبوي سبز رنگ.
ابوبكر به همراه چند نفر از اصحاب پيامبر (صلي الله عليه وآله) اين اجناس را به حضور پيامبر (صلي الله عليه وآله )آوردند. چون چشمان نازنين حضرت به آنها افتاد فرمود :خداوند به اهل بيت من بركت عطا فرمايد.
منبع :سيري در سيره ي حضرت زهرا(سلام الله)،علي اكبر بابا زاده ، ص41-40

عمليات ثامن الائمه ،شكست حصر آبادان
چهارشنبه 92/07/10
عملیات ثامنالائمه
عملیات ثامن الائمه یکی از عملیاتهای مهم در طی جنگ ايران وعراق است که با رمز نصر من الله و فتح قریب در محورآبادان - شرق كارون به صورت گسترده در تاریخ ۵ مهر 1360 به فرماندهی مشترک انجام شد و منجر به شکسته شدن حصر آبادان و بازپس گیری بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک ايران شد.
محتویات
آغاز جنگ تحمیلی و محاصره شهرآبادان
جزیره آبادان در دورترین نقطه جنوب غربی ایران، قرار دارد که از جنوب، آبهای گرم خلیج فارس و از شمال و مشرق رودخانههای کارون و بهمنشیر و از غرب، اروندرود آن را در برگرفتهاند.
اروندرود تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران است و تا پیش از جنگ تحمیلی عراق، دو بندر بزرگ و فعال” خرمشهر” و ” آبادان” در مسیر این آبراه قرار داشتند. تاریخ شهر ” آبادان” با تاریخ صنعت ایران و به ویژه پالایشگاه آن گره خورده است.
پس از حمله عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال سریع بخشهایی از خاک ایران، خرمشهر مهمترین شهر بندری ایران پس از ۴۰ روز مقاومت دلیرانه، به دست نیروهای عراقی افتاد.
پس از سقوط خرمشهر، عراق تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر، آبادان را نیز اشغال کند که با این وضعیت آبادان در یک محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت.
پس از فرمان آیت الله خمینی : در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ مبنی بر اینکه ” حصر آبادان باید شکسته شود” این مسئله علاوه بر جنبه نظامی، جنبه شرعی نیز پیدا کرد و حیثیت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را از سه جنبه، نظامی، سیاسی و مذهبی به محک آزمون سپرد.
آیت الله خامنه ای در مورد تاثیر سخنان آیت الله خمینی در نجات آبادان می گوید: آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آنجا بود، تقویت کرد. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از ” بهمنشیر” عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقیها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آنجا بسیار دشوار بود، در هم کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.
شرح عملیات ثامن الائمه
طرح عملیات ثامن الائمه در ۱۵ شهریور ۱۳۶۰، تکمیل و سرانجام در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ نیروهای ایران با رعایت اصل غافلگیری کامل و پس از گسترش روی خط، به طور ناگهانی بر مواضع مقدم عراق هجوم برده و خاکریزهای اولیه عراق را بدون زد و خورد اشغال کردند.
با سپری شدن تاریکی، نیروهای هوایی طرفین وارد کارزار شده و هلیکوپترها نیز به پرواز در آمدند و پشتیبانی آتشهای توپخانه هر دو طرف با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا در آمد، و عراق نیروهای احتیاط خود را در منطقه شمال محور ماهشهر آبادان وارد عمل نمود.
نیروهای ایرانی با وجود گرمای شدید، مقاومت سرسختانه عراق را در هم شکستند و بعد از ۴۲ ساعت تلاش مداوم لشكر 77 خراسان ، رزمندگان سپاه ايران گروه فداييان اسلام و نیروهای مردمی، عملیات با موفقیت کامل به پایان رسید و نیروهای عراق در منطقه عملیاتی خسارات سنگینی را متحمل شدند و جزیره آبادان از محاصره آنان خارج شد.
نتایج عملیات ثامن الائمه
۱) ساحل شرقی رودخانه کارون تصرف گردید.
۲) آبادان از محاصره یک ساله خارج شد.
۳) بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده ایران آزاد گردید.
۴) بیش از ۳ هزار نفر از نیروهای عراقی کشته و زخمی شدند و ۱۶۵۶ نفر نیز به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند.
۵) تعداد ۹۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۰ دستگاه انواع خودروی عراقی منهدم گردید و تعداد ۳ فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر عراق نیز سرنگون شدند.
همچنین ۱۰۰ دستگاه تانک، ۶۰ دستگاه نفربر، ۳ دستگاه لودر و ۱۵۰ دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.
پاسخ آیت الله خمینی به تلگرام فرماندهان در خصوص شکستن حصر آبادان
بسم الله الرحمن الرحیم
تیمسار سرتیپ فلاحی، تیمسار سرتیپ ظهیر نژاد و جناب آقای محسن رضایی ایدهم الله تعالی.
تلگراف شما درخصوص فتحی بزرگ که خداوند تعالی نصیب ارتش و نیروی هوایی و هوانیروز و سپاه پاسداران و بسیج و ژاندارمری و فداییان اسلام و سایر نیروهای مردمی فرموده و محاصره آبادان بطور کامل شکسته شده است، واصل گردید.
این جانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهان نیرومند تبریک می گویم و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم می کنند، منظور نظر مبارک ولی الله الاعظم بقیةالله (ارواحنا له الفدا) باشد و آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمین میهن مان است، ملت شریف ایران بزودی مشاهده کند.
این جانب به اسم ملت بزرگ ایران از رزمندگان دلیر ارتش و سپاه و دیگر قوای مسلح( ایدهم الله تعالی) تقدیر و تشکر می کنم. از خداوند متعال توفیق نصرت و عظمت اسلام و مسلمین وبه خصوص نیروهای مسلح اسلامی را خواستار است.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی
منبع: http://fa.wikipedia.org

شهادت سيد علي اندرزگو وآغاز هفته دولت
چهارشنبه 92/05/30
2 شهريور شهادت سيدعلی اندرزگو وآغاز هفته دولت
● سيدعلي اندرزگو از مبارزان دلير انقلاب اسلامي در چنين روزي از سال ۱۳۵۷ هجري شمسي به شهادت رسيد.
سيدعلي اندرزگو از فعالان مبارزه مسلحانه عليه حكومت پهلوي، در ۱۳۱۸ش - مقارن با ماه مبارك رمضان - متولد شد. در سن ۱۲ سالگي در بازار تهران و در يك نجاري مشغول به كار شد. او روزها كار ميكرد و شبها به تحصيل ميپرداخت. اندرزگو در سنين نوجواني به عضويت جمعيت مؤتلفه اسلامي درآمد و در ۱۳۴۱ش - در ۲۳ سالگي - مبارزه مسلحانه عليه شاه را آغاز كرد.
او در اين مبارزه در كنار شهيدان بخارايي، هرندي، نيكنژاد و تحت هدايت شهيد صادق اماني و شهيد مهدي عراقي قرار داشت. در پي قيام ۱۵ خردادماه ۱۳۴۲ش بازداشت شد و پس از آزادي، مبارزه مسلحانه را پي گرفت. وي در عمليات ترور حسنعلي منصور - عامل كاپيتولاسيون - در ۱۳۴۳ش مشاركت جست و پس از شناسايي، غياباً به اعدام محكوم شد.
اندرزگو مخفيانه به عراق سفر كرد و در ۱۳۴۵ش به قم بازگشت، اما توسط ساواك شناسايي شد، بههمين دليل راهي تهران شد و در منطقه چيذر در يك خانه اجارهاي اسكان يافت و حوزه علميه چيذر را مركز فعاليت خود قرار داد او در ۱۳۴۹ش به اصرار برادرانش با تغيير نام به “شيخ عباس تهراني” ازدواج كرد. در ۱۳۵۱ش، يكي از دوستانش توسط ساواك بازداشت شد و در زير شكنجه به ارتباطش با اندرزگو اعتراف كرد و وي ناچار از چيذر به قم رفت.
او در قم متوجه شد كه ساواك در سراسر كشور در پي اوست، اما با اين حال از مبارزه عليه حكومت شاه مأيوس نشد و به تهيه پول و اسلحه پرداخت. اندرزگو از قم به تهران و سپس به مشهد رفت و در مشهد به زابل و از آنجا همراه همسرش، به افغانستان رفت و پس از يك ماه با تغيير چهره به ايران بازگشت. اندرزگو علاوه بر تغيير چهره، از نامهاي مستعار، گذرنامههاي متعدد و ۲۴ شناسنامه استفاده و بين قم، تهران و مشهد تردد ميكرد.
وي پس از مدتي راهي مكه شد و از آنجا به نجف اشرف رفته و با حضرت امام خميني (ره) ملاقات كرد. سيدعلي اندرزگو پس از نجف، دو ماه در سوريه و لبنان بهسر برد و در لبنان دورههاي فشرده آموزش نظامي را سپري كرد و با هدف ترور شاه به ايران بازگشت، اما قبل از آنكه نقشه خود را عملي سازد به دام مأموران ساواك افتاد.
سيدعلي اندرزگو، در آستانه افطار روز ۱۹ رمضان ۱۳۵۷ش كه راهي منزل يكي از دوستانش بود، توسط مأموران ساواك محاصره گرديد. مأموران ابتدا او را از ناحيه پا زخمي كردند. در اين فرصت، اندرزگو كه نقش بر زمين شده بود، با خوردن كاغذهاي حاوي شماره تلفن دوستان و نزديكانش و آغشته كردن بقيه مدارك به خون خود و نابود كردن آنها، مانع از آن شد كه نشاني كسي به دست ساواك بيفتد.
به اين ترتيب سيدعلي اندرزگو در تاريخ دوم شهريورماه سال ۱۳۵۷ هجري شمسي توسط مأموران ساواک ناجوانمردانه به شهادت رسيد. شهيد سيدعلي اندرزگو در ماه مبارك رمضان سال ۱۳۱۸ش متولد شد و در ماه مبارك رمضان سال ۱۳۵۷ش با زبان روزه به فيض عظيم شهادت نائل آمد. از وي ۴ فرزند به نامهاي مهدي، محمود، محسن و مرتضي به يادگار مانده است.

زندگينامه ابو علي سينا
چهارشنبه 92/05/30
زندگینامه ابوعلی سینا
يكم شهريور بزرگداشت ابوعلي سينا و روز پزشك
ابوعلی سینا، حسینبنعبدالله معروف به ابوعلی یا ابن سینا، ملقب به شیخ الرئیس، رئیس العُقلا و شرف الملک در مورخه سوم صفر سال 370 هجری قمری در یکی از روستاهای بخارا به نام اَفشنه به دنیا آمد.
بخارا در آن زمان پایتخت سامانیان بود و اکنون، شهری است در جمهوری ازبکستان، پدرش که از مردم بلخ بود، پیش از تولد ابن سینا به بخارا آمد و به کاری در دستگاه حکومتی بخارا گماشته شد، از آن جا زنی به نام ستاره گرفت و از آن زن ابن سینا و برادرش محمود متولد شدند. پدر ابن سینا، مردی دانش دوست بود و با فراهم کردن امکانات و تشویق ابن سینا سهمی بسزا در پیشرفت علمی او داشته است.
ابوعلی حسین بن عبدالله سینا، نابغه ی ایرانی، در هفت سالگی قرآن و بسیاری از مباحث ادبی را آموخت و باعث شگفتی همگان شد. پس از آن منطق، فلسفه و طب را فرا گرفت و در این رشته ها به قله های رفیع و بلندای علمی نایل گشت. سپس به الهیات رو آورد و در این رشته نیز چون دیگر رشته ها، تبحر یافت. درباره ی گستره ی علمی و فعالیت او همین بس که تا پانصد کتاب ، رساله و مقاله به او نسبت می دهند.
ابن سینا هوش و حافظهای خارق العاده داشت، سرعت یادگیریاش شگفت بود، به گونهای که توانست بسیاری از علوم را بیاستاد بیاموزد و گاهی نیز بر استادان خویش خرده میگرفت و به آنان علم میآموخت. در معالجه و درمان بیماران بسیار حاذق و دارای سرعت عملی شگفت بود، به طوری که در همان ایام جوانی شهرتی عالمگیر یافت و بسیار از دانشمندان در مسائل مشکل به او رجوع میکردند و او با درایت و تسلط کامل به آنان پاسخ میگفت.
ابوعلی سینا، نه تنها یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ پزشکی در همه دورانهاست. مهمترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال 406 هجری قمری، یعنی در حدود 35 سالگی تألیف کرده است. این کتاب طی چندین سده، چه در سرزمینهای اسلامی و چه در اروپای سدههای میانه، همه کتابهای دیگر را در سایه خود نهاده بود. اعتبار و شهرت کتاب قانون در محافل پزشکی جهان اسلام تا بدان جا رسیدهبود که نظامی عروضی درباره آن چنین میگوید: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند، روا بُوَد که پیش این کتاب سجده کنند». البته ابن سینا به جز قانون، کتابهای دیگری هم در علم پزشکی نوشته است؛ کتابهایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است، مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و… .
مذهب ابن سینا
بدون شک ابن سینا که درخانوادهای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است.
ابنسینا افکار و عقاید خود را درباره مسألههای مختلف علمی، در محفلهای رسمی و دیگر، هر چند که قیدها و تشریفات بر مجلس حاکم بود، بیپروا ابراز میداشت و عقاید و افکار غلط و کج را با دلیلهای محکم به شدت رد میکرد. برای همین، بیشتر دانشمندان از مناظره با او دچار رعب و وحشت میگشتند؛ زیرا دلیلهای او بر اطلاعاتی وسیع و گسترده در مبحثهای گوناگون استوار بود. او بیشتر با تقریرها و اظهارهای خود اشخاص، علیه آنان استدلال میکرد. در نتیجه این مسألهها و عاملهایی چون رشک و حسادت، باعث کینه و دشمنی بعضی از دانشمندان و کم مایهگان، با او گردید تا جایی که بعضی از آنان، ابن سینا را تکفیر کردند و ابن سینا نیز در جواب آنان این دو بیتی را سرود:
کفر چو منی گزاف و آسان نبود |
محکمتر از ایمان من ایمان نبود |
درد هر یکی چو من و آن هم کافر |
پس در همه دهر یک مسلمان نبود |
همچنین شیخ الرئیس عشق و علاقه خود را به مولا علی علیهالسلام چنین بیان میکند:
تا باده عشق در قدح ریخته اند |
واندر پی عشقْ عاشق انگیختهاند |
با جان و روان بوعلی، مهر علی |
چون شیر و شکر به هم برآمیختهاند |
بر صفحه چهرهها خط لم یزلی |
معکوس نوشتهاند نام دو علی |
یک لام و دو عین، با دویای معکوس |
از حاجب و عین و اَنف با خط جلی |
تالیفات ابو علی سینا
از ابنسینا 456 کتاب و رساله در رشتههای طب، فلسفه، حکمت، منطق، فقه، بیان، علوم طبیعی و ماوراءالطبیعه، نجوم و هیأت و ریاضیات، گیاهشناسی، لغت، عروض، شعر و موسیقی به جای مانده است که از آن جمله است: الاشارات و التنبیهات فی المنطق و الحکمه از مهمترین نوشتههای او در فلسفه و حکمت؛ شفا که در حکمت است و به زبانهای بسیار ترجمه شده؛ القانون فی الطب، در پزشکی که به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شده و حاشیههای بسیار بر آن نوشته شده و معروفترین کتاب او در رشته پزشکی است.
رحلت ابو علی سینا
در یکی از جنگهای علاءالدوله، بوعلی دچار بیماری قولنج گشت. ابن سینا به مداوای خود پرداخت، ولی سودی نبخشید و بعد از مدتی بیماری صرع و روده نیز بدان افزوده شد. معالجات بسیار بوعلی و دیگر طبیبان هیچ گاه به ثمر ننشست.
وقتی بوعلی به شهر همدان رسید، ضعف بر او چیره شد و دیگر قدرت برخواستن نداشت. پی برد که دیگر معالجه سود ندارد و تسلیم تقدیر الهی گشت. پیوسته قرآن میخواند و از خداوند طلب آمرزش میکرد. اموال خویش را به فقیران بخشید. ابوعلی در دو هفته آخر عمر پر بار خویش، به اطعام فقیران پرداخت و بردگان را آزاد ساخت و تمام قرآن را هر سه روز یک بار تلاوت کرد تا سرانجام در 58 سالگی، در روز جمعه اول رمضان سال 428 هجری قمری، مطابق 28 خرداد ماه 416 هجری شمسی در همدان بدرود حیات گفت و بدین سان، شمع زندگی یکی از درخشانترین چهرههای علم و حکمت جهان خاموش شد.
قسمتی از وصیت نامه ابوعلی سینا
ابن سینا در قسمتی از وصیت نامه خود به ابوسعید ابوالخیر آورده است: «باید دانست که افضل حرکات نماز است و بهترین سکنات روزه و نافعترین خیرات و مبرات صدقه و پاکیزهترین خوبیها تحمل سختیها و باطلترین سعیها لجاج است و بهترین اعمال آن است که از نیت خالص صادر گردد و بهترین نیت آن است که از علم حاصل شود. جود و بخشش به قدری که مقدور باشد، مطلوب است و برای مساعدت مردم ارتکاب اموری که خلاف طبع باشد رواست. در اوضاع شرعی و احترام به سنتهای الهی و مواظبت بر عبادات بدنی، به هیچ وجه تقصیر جایز نیست. حکمت و دانش اساس و مایه برتری انسان است بر غیر و در تحصیل دانش معرفت الهی بر همه چیز مقدم است؛ زیرا شرافت هر علمی بسته به موضوع آن است.»

روز جهاني مسجد
دوشنبه 92/05/21
30 مردادماه ، روز جهاني مسجد
در سال 1969 ميلادي مسجد الاقصي، قبله نخست مسلمانان، به دست صهيونيستها به آتش كشيده شد. پس از اين واقعه، همه ساله بيستويكم اوت به عنوان روز جهاني مسجد، گرامي داشته ميشود.
به درخواست جمهوري اسلامي ايران سازمان كنفرانس اسلامي هفته بزرگداشت مساجد را تصويب كرده است. اين هفته از 30 مرداد آغاز ميشود و تا 5 شهريور ادامه دارد.
پيامبر گرامي اسلام (ص) پايهگذار اولين مسجد است. ايشان مكاني را پايهگذاري كردند كه علاوه بر عهدهدار بودن نقش روحاني و معنوي، كانون فعاليتهاي اجتماعي مسلمانان نيز به شمار ميرفت و به همين دليل مسجد در طول تاريخ اسلام از ويژگي برجستهاي برخوردار بوده است.
در گذشته همه امور مسلمين در ابعاد مختلف، از جمله عقايد و فعاليتهاي فرهنگي، عبادي، سياسي و اقتصادي، در مساجد انجام ميشد.
* حمله عمال رضاخان به مسجد گوهرشاد
همچنين امروز سالروز حمله عمال رضاخان به مسجد گوهرشاد است.
نظام ديكتاتوري رضاخان بر اين باور بود كه با ايجاد مجموعه تحولات مورد نظر خود به اجبار، ملت ايران را از فرهنگ اسلامي جدا ميكند. پس از موضعگيريهاي گسترده روحانيان عليه «اصلاحات رضاخاني»، شيخ غلامرضا طبسي، شيخ شمس نيشابوري و آيتالله قمي در مشهد توسط قزاقان دستگير و روانه زندان شدند.
با اينگونه دستگيريها روند اعتراضات عليه رژيم رضاخان گسترش يافت و گروههاي مختلف مردم مشهد در مسجد گوهرشاد و صحن حرم مطهر امام رضا(ع) تحصن و تجمع كردند.
در سحرگاه روز 30 مرداد سال 1314، توپهاي سنگين روبروي مسجد گوهرشاد شروع به غرش كردند و حرم پاك امام هشتم (ع)را هدف قرار دادند. عمال رضاخان دراين تهاجم وحشيانه علاوه بر تخريب بخشي از حرم، بيش از دو هزار تا پنج هزار تن از مردم پناهنده درحرم را به خاك و خون كشيدند.
در اين حمله سبعانه هزار و پانصد نفر نيز دستگير شدند.
منبع : خبرگزاری فارس

علامه مجلسي احياگر آثار اهل بيت (عليهم السلام)
چهارشنبه 92/05/16
علامه مجلسي احياگر آثار اهل بيت(عليهم السلام)
روز چهارشنبه 30 مرداد 1392بزرگداشت علامه مجلسي
ولادت
علامه محمد باقر مجلسي اصفهاني در سال 1037 هجري مساوي با عدد ابجدي جمله«جامع كتاب بحار النوار» چشم به جهان گشود. گويا خلقت او براي انجام اين خدمت مهم ديني بوده است. وي متوفا به سال 1110 ه ق در اصفهان است. علامه مجلسي در اواسط نيمه دوم سده يازدهم هجري و ده سال اول سده دوازدهم مشهورترين دانشمند فقيه، محدث نامدار شيعه، شيخ الاسلام اصفهان و سرآمد علماي آن ديار عالم پرور بوده است.
وي فرزند ملا محمد تقي مجلسي است ، كه از شاگردان بزرگ شيخ بهايي و از سرآمدان روزگار خود به شمار ميرفت.محمد تقي مجلسي از مفاخر علماي شيعه بود كه در علم، عمل، تقوا و فضيلت جايگاه خاصي داشته است. پدر را علامه مجلسي اول، و پسر را علامه مجلسي دوم و يا به اختصار مجلسي اول و مجلسي دوم مي گويند.
تحصيل با بركت
علامه مجلسي فراگيري دانش را در چهار سالگي نزد پدر آغاز كردو در سايه توجه خاص پدر دانشمند، باهوشي سرشار و خدادادي به تحصيل علوم در حوزه اصفهان پرداخت و بيشتر تحصيلات او در علوم ديني در خدمت پدرش مدرس بزرگ اصفهان و روحاني طراز اول عصر بود. او در اندك زمان مراحل مختلف علمي را يكي پس از ديگري طي كرد به طوري كه در همان سنين جواني آثار نبوغ در سيماي نورانياش آشكار بود و هر كس او را ميديد آينده درخشاني را برايش پيشبيني ميكرد.
نبوغ و بالندگي علمي او به حدي بود كه در سن چهارده سالگي از فيلسوف بزرگ اسلام ملاصدرا اجازه روايت گرفت. محدث قمي نوشته است :«اگر اجازه در سال آخر عمر ملاصدرا باشد، در اين وقت علامه مجلسي سيزده يا چهارده ساله وابتداي ظهور استعداد ونبوغ اين عالم جليل بوده است.»
امداد غيبي با دعاي پدر
از مرحوم ملا محمد تقي پدر علامه(ره) نقل شده است كه شبي بعد از گريه وزاري به درگاه خداوند، خودرا به حالتي ديدم كه هرچه از درگاه وي بخواهم، عنايت خواهد شد، فكر كردم چه درخواستي از امور دنيا و آخرت از خداوند بنمايم كه ناگاه آواز گريه محمد باقر را از گهواره شنيدم، عرض كردم: خداوندا، به پيامبر و آل او، اين طفل را به توفيقاتي بيپايان موفق گردان و مروج دين سيد المرسلين قرار ده.نويسنده مرآة الاحوال مي گويد:«بدون شك خوارق عادات كه از آن بزرگوار به ظهور رسيده است، از پرتوي دعاي چنين بزرگواري بوده است.»
پاسدار آثار خاندان پيامبر(صلي الله عليه وآله)
علامه مجلسي در راه نشر و حفظ معارف اهل بيت (عليهم السلام) راه استادش فيض كاشاني را در پيش گرفت. در اولين گام، ضمن نگاشتن شرح بر اصول كافي و تهذيب، يكي از شاگردانش را نيز به نوشتن شرح بر استبصار تشويق نمود. وي طلاب را به پژوهش در روايات تشويق ميكرد و براي حفظ كتب اربعه از كم و كاستي و گزند حوادث اعلام كرد:«اگر هر يك از طلاب كتب اربعه را بنويسد، به دريافت جايزه نايل خواهد شد.طلاب با شوق تمام به نوشتن كتب اربعه پرداختند، نسخه ها را نزد علامه ميبردند و او با خط خود در پشت نسخههاي آنها جايزه آنان را مينوشت». علامه درباره صدها كتاب شيعه كه به يغما رفته بود و يا در صندوقچهها پنهان مانده بودند، و نيز خطر نابودي ذخيرههاي تشيع از سوي متعصبين اهل سنت و احتمال سقوط صفويه و نفوذ قوي صوفي ها در دربار و..، تلاش سختي را به منظور به دست آوردن آثار تشيع آغاز كرد، تا جايي كه دويست اصل از اصول چهارصد گانه معتبر شيعه را جمعآوري كرد و نفيس ترين كتابخانه تشيع را گردآورد.«علامه در ادامه كارهاي فكري-فرهنگي خود بسياري از كتب گذشتگان را كه علما در مسائل گوناگون نگاشته بودند، احيا كرد و طلاب را به نسخهبرداري از آنها ترغيب نمود و كتابهايي را كه غبار غربت آنها را فراگرفته و كسي آنها را مطالعه نمي كرد با دستخط خود در زير آن مي نوشت: اين كتاب غريب مانده و كسي آنرا نميخواند».
منبع:ماهنامه اجتماعي ،سياسي، فرهنگي ياس شماره 52،ص34-33

وصيت نامه شهيد بابايي
شنبه 92/05/12
وصيت نامه شهيد بابايي
شهيد عباس بابايي در 14آذر 1329 متولد شد و در15مرداد 1366 به شهادت رسيد.
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله وانااليه راجعون
خدايا خدايا تا ترا به جان مهدي (عج) تا انقلاب مهدي(عج)خميني را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا وخانوادههاي شهدا خجالت ميكشم وصيتنامه بنويسم. حال سخنانم را براي خدا در چند جمله انشاءالله خلاصه ميكنم.
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدايا همسر و فرزندانم را به تو ميسپارم.
خدايا من در اين دنيا چيزي ندارم هر چه هست از آن توست.
پدر و مادر عزيزم، ما خيلي به اين انقلاب بدهكاريم.
عباس بابايي 32/4/1361، 21ماه مبارك رمضان
منبع:بابايي به روايت همسر شهيد ،علي مرج،ص54

شب قدر
شنبه 92/05/12
شب قدر
رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود:«اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اخْتَارَ مِنَ الاَيَّامِ الجُمْعه وَمِنَ الشُهُورِ شَهرَ رَمَضانَ وَمِنَ اللَّيَالِي لَيْلَة القَدرِ ».
«خداوند از ميان روزها، روز جمعه واز ميان ماه ها، ماه رمضان و از ميان شب ها شب قدر را برگزيد».
خداوند در سوره مباركه قدر ميفرمايد: «إنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛«ما قرآن را در شب قدر، نازل كرديم.»
اگر چه خداوند تبارك وتعالي در سوره ي مباركهي قدر، با اشاره به نزول قرآن در شب قدر به ارزش و اهميت اين شب ميپردازد؛ ولي از اين آيات نميتوان فهميد كه شب قدر، كدامين شب است. البته با توجه به آيهي 185سوره بقره(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي اُنْزِلَ فِيهِ القُرآنَ )؛«ماه رمضان، آن ماهي است كه قرآن در آن ماه نازل شد»، معلوم ميشود كه شب قدر، در ماه رمضان واقع شده است.
اما باز اين سوال مطرح است كه كدام شب از شبهاي ماه رمضان، شب قدر است؟براي جواب به اين سؤال بايد به روايات مراجعه كرد، چون تنها از آيات قرآن نميتوان به جواب اين پرسش دست يافت.
«عَنْ اَبِي عَبْدِالله (عليه السلام)سَأَلْتُهُ عَنْ لَيْلَةِ القَدْرِ، فَقالَ: إلْتَمْسِهَا لَيْلَةَ اِحْدي وَعِشْرِينَ وَلَيْلَةَ ثَلاثَ وَعِشْرينَ؛از امام صادق(عليه السلام)در مورد شب قدر، سؤال كردم، ايشان فرمودند:آن را در ميان شب بيست و يك وبيست وسوم جست وجو كن.»
و مستفاد از بعضي روايات هم اين است كه شب قدر، شب بيست وسوم رمضان است.
نيز شيخ صدوق مي فرمايد: «اِتَّفَقَ مَشايِخُنا رَضِيَ اللهُ عَنهُم عَلي اِنَّها لَيلَهَ ثَلاثَ وَعِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضانِ؛ مشايخ ما اتفاق دارند كه شب قدر، همان شب بيست وسوم رمضان است.
در مورد تعيين شب قدر، اين چند نظر كه همه هم مستند بر روايات بود مطرح شد و به هر حال مردد بين اين سه شب است و احتمال آن در شب بيست و سوم بيشتر است.
اما چرا شب قدر به طور دقيق معين نشده و مخفي مانده است؟
بسياري معتقدند كه مخفي بودن شب قدر در ميان شبهاي ماه رمضان براي اين است كه مردم به همهي اين شب ها اهميت دهند؛ همان گونه كه خداوند، رضاي خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همهي طاعات روي آورند و غضبش را در ميان معاصي پنهان كرده تا از همهي معاصي پرهيز شود، دوستانش را در ميان مردم مخفي كرده است تا همه را احترام كنند، اجابت را در ميان دعاها پنهان كرده تا به همه دعاها روي آورند، اسم اعظم را در ميان اسمهايش مخفي ساخته تا همه را بزرگ دارند و وقت مرگ را مخفي داشته است تا در همه حال آماده باشند.»
چرا اين شب شب قدر ناميده شده است ؟
در اين كه چرا به اين شب، شب قدر گفته مي شود، سخناني از بزرگان نقل شده است؛ خداوند آن را شب قدر ناميد و ظاهر اين است كه مراد از «قدر»تقدير است.شب قدر، شب تقدير واندازه گيري است.خداوند متعال حوادث يك سال آينده (يعني از آن شب تا شب قدر آينده )را در شب قدر مقدر ميكند، اين حوادث از قبيل زندگي و مرگ و روزي وسعادت وشقاوت و…است كه آيه ي 3 سوره دخان هم بر اين معنا دلالت دارد.
(فِيهَا يُفرَقُ كُلُ اِمرٍ حَكيمٍ اَمراً مِن عِندِنَا ِانّا كُنَّا مُرسِلينَ رَحمَهً مِن رَبَّكَ )؛
«آن شب (ليله ي مباركه ،ليلة القدر )هر امري بر اساس حكمت الهي،تدبير وجدا مي گردد(آري،نزول قرآن)فرماني بود از سوي ما،محمد(صلي الله عليه وآله)را فرستاديم.»
ومعناي «يُفرَق كل أمر حكيم» كه در آيه مي باشد، اين است كه واقعه وامري كه بايد رخ دهد، با تقدير واندازه گيري مشخص شود.
نيز گفته شده است،«شب قدر، يعني شب شرف وشب بزرگ وشأن وارزش ومقام والا، كه وقتي مي گويند:«رجل له قدر عند الناس:يعني، فردي كه نزد مردم منزلت وشرافت وبزرگي را دارا مي باشد.»
ابوبكر وراق گويد:به خاطر اين كه كسي كه صاحب قدر و مقام نيست، وقتي آن شب را احيا دارد، صاحب قدر و مقام مي شود.
(منبع:كتاب براي تمام خانواده ها،حجة الاسلام باقري طاقانكي ،استاد ناصري نژاد، ص123-122