پاي درس شهدا
همه منتظر بودند ببينند حال مادر شهيد چطور مي شود. بي تاب مي شود؟ گله
اي، حرفي. اما مادر مصطفي چيزي نگفت و محكم ايستاده بود. پرسيدند حالا
شما چه مي كنيد؟ به عليرضا نوه اش اشاره كرد و گفت: مصطفاي ديگر تربيت
مي كنم.
| نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام گراش در 1392/10/28 ساعت 08:54:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید
-
-
«امام هادی» «اهمیت پژوهش در کلام رهبری» «تعارف بدون حقيقت» «حجاب براي زنان يا مردان» «حدیث قدسی ،اجابت،قضاوقدر،رزق» «دعای تعجیل ،فرج،آخرالزمان» «رمزپیروزی انقلاب» رهبري «زیارت عاشورا،بهجت» «زیبایی پوست» شبهه، «شبهه،شبهه اعتقادی ،شبهه عاشورا» «عرفه ،اعمال عرفه ،» عیدغدیر «عیدقربان ، اعمال عیدقربان،قربانی» «قرائتی ،تبلیغ» قیلوله،خواب، «لالایی کودکانه ،لالایی امام حسین» «مسابقه نهج البلاغه» «موبایل،تلفن همراه،تومورهای مغزی» نشست «همايش انقلاب» «همایش محرم»
هوشیار: با سلام و خدا قوت خدمت عزیزان تلاش گر ، مطالب خوب و مفید اس…- هوشیار: با سلام و خدا قوت خدمت عزیزان تلاش گر ، مطالب خوب و مفید اس…
- زینب ابراهیمی: سلام.این ایام رو تبریک عرض میکنم.من ازدانش آموختگان حوزه عل…
- سامانه تبلیغی منبرنگار: سلام علیکم، مبلّغ گرامی:
سامانه تبلیغی منبرنگار در جهت ساما…
رحیمی: با سلام
التماس دعا- جباری معز: سلام خدا قوت
وبلاگ جالبی دارین به وب مدرسه متهم سر بزنید
