میلاد آفتاب توس

بهت زمان شکست و زمین بر شادمانی نشست نسیمبه رقص در آمد و آفتاب جهان افروز تابیدن گرفت  آسمان شکاف بر داشت و زمین درسیال طلایی نور فرو رفت و مهرتابان  تو به درخشش در آمد  و تو با هودجیازنور بر زمینفرو آمدی آهوانرمیده دل را که ازتازیانه قهقههی پاییز به سویت گریزان اند ساما ن می دهی ببین که همه بند های سبزدعا وقفلهای بغض کرده نیاز برپنجره فولادت دخیل بسته اند و چشم های نگران در چراغانیهای حرم با صفایت می درخشند و موج می زنند کبوتران حرمتبالای گنبد طلایی تو دل های عاشق و سر گردان رادر صحن عتیقت تماشا می کنند و همگی درحرمت گرد آمده اند  تا لحظه میلاد تو را از نزدیک تبریک بگویند حرمت غرقسرود و ضریحت غرق اجابت شده کبوتر دل نامه تبریک میلادتو را باخود آورده و گرد گنبد و گلدسته هایت میگردانند

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.