تلاش مورچه ای برای رسیدن به معشوق !

نکته ی مهمی که جناب شیخ برآن تاکیید داشت ، آمادگی و آراستگی شخص منتظر بود هر چند در زمان حیاتش به درک حضور امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نایل نیاید .

وی در این باره ، حکایتی از حضرت داوود (علیه السلام) نقل می کرد که :

داوود (علیه السلام) در حال عبور از بیابانی ، مورچه ای را دید که مرتب کارش این بود که از تپه ای خاک برمی داشت و به جای دیگری می ریخت. از خداوند خواست که از راز این کار مورچه، آگاه شود. مورچه به سخن آمد که: معشوقی دارم که شرط وصال خود را آوردن تمام خاک های آن تپه به این محل قرار داده است!

داوود(علیه السلام) فرمود: با این جثه ی کوچک، تو تا کی می توانی خاک های این  تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی؟ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟!

مورچه گفت که همه ی اینها را می دانم؛ ولی خوشم که اگر در راه این کار بمیرم، به عشق محبوبم مرده ام!

در اینجا حضرت داوود(علیه السلام) منقلب شد و فهمید که این جریان، درسی است برای او.

جناب شیخ همیشه اصرار داشت که:

با همه وجود در انتظار ولی عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- باش و حال انتظار را با مشیت حق همراه کن.

(کیمیای محبت، محمدی ری شهری، ص 48)

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.