موضوع: "منا سبت ها"

مراسم روز معلم

مراسم روز معلم

مراسم روز معلم در روز سه شنبه 12/2/96 با حضور 40 نفر از طلاب و اساتید، در مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گراش برگزار شد.
در این مراسم«زینب فقیهی» مدیر مدرسه علمیه خواهران الزهرا(س) گراش و استاد دانشگاه ، اظهارداشت: دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه‌ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
وی افزود: شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد.

فقیهی بیان کرد: معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی، نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم(ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرَا بِاسمِ رَبِکَ الَذی خَلق، خَلَقَ الانسانَ مِن عَلَق، اِقرأ وَ رَبُکَ الَاکرَم، الَذی عَلَّمَ بِالقَلَم، عَلَّمَ الاِنسانَ ما لَم یَعلَم.
در این آیات، خداوند خود را «معلم» می خواند و جالب این‌که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.

فقیهی خاطرنشان کرد: مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد. امام خمینی(ره): نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.

ولادت بزرگ بانوی خاندان نبوت حضرت زینب مبارک

زینب همان کسی است که وقت رسیدنش
از عرش جبرییل ـمد به دیدنش
با خلقتش خدا به تمام فرشتگان
همواره فخر می کند از آفریدنش
قنداقه اش بغل به بغل می رود ولی
آغوش کیست منظره آرمیدنش
انگیزه ای به نام حسین آفریده شد

بیانیه حضرت آیت الله مکارم درباره اهانت به ساحت مقدس پیامبر

حقیقت این است که سیاستمداران غربى عقل سیاسى ندارند و الا به این سادگى خود را به سبب جنایت گروه کوچکى با جهان اسلام درگیر نمى‌کردند و به جاى فکر منطقى به ماجراجویى نمى‌پرداختند
امروز تمام جهان اسلام از اهانت غربى‌ها به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام خشمگین‌اند و موج نفرت و انزجار از اهانت مجله فرانسوى که دولتمردان غربى از آن حمایت کرده‌اند همه جا را فرا گرفته است.
جریان چنین بود که گروهى از تکفیرى‌هاى دست‌پرورده غرب به فرانسه رفتند و دست به جنایتى زدند که همه ما آن را شدیداً محکوم مى‌کنیم. ترور در هر لباسى و براى هر گروهى محکوم است ولى رجال سیاسى غرب به جاى اینکه سرچشمه را بخشکانند و اجازه ندهند به گروه کوچک تکفیرى کمک شود تا به زودى نابود شوند ورق را برگرداندند و دست به ماجراجویى زدند، مسأله تبدیل به مقابله با جهان اسلام شد و به پیامبر گرامى مسلمین اهانت کردند و هر روز بر لجاجت خود افزودند و نسخه بیشترى از این روزنامه توهین‌کننده را چاپ کردند و منتشر ساختند و نام آن را حمایت از آزادى بیان گذاشتند.
در حالى که مى‌دانیم کمترین نشان انسانیت این است که به دیگران آزار نرسانیم و نیز مى‌دانیم اهانت به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله وسلم) خنجرى است که به قلب مسلمین فرو مى‌رود، آیا فرو کردن خنجر به قلب مسلمین جهان مفهوم آزادى بیان است؟! اگر کسى کمترین احساس انسانى داشته باشد به خود اجازه چنین کارى را مى‌دهد؟!
حتى هنگامى که پاپ اعظم شجاعانه از این کار نهى مى‌کند حرف او را کنار گذاشته و مى‌گویند ما به توهین خود ادامه مى‌دهیم.
حقیقت این است که سیاستمداران غربى عقل سیاسى ندارند و الا به این سادگى خود را به سبب جنایت گروه کوچکى با جهان اسلام درگیر نمى‌کردند و به جاى فکر منطقى به ماجراجویى نمى‌پرداختند.
این دولتمردان فرزندان همان کسانى هستند که با ماجراجویى جنگ جهانى اوّل و دوم را به راه انداختند، کشورهاى خود را ویران و ده‌ها میلیون کشته و ده‌ها میلیون مجروح و معلول به جاى گذاشتند.
خوب است کمى فکر کنند، معنى صحیح آزادى بیان را بفهمند و دست از ماجراجویى بکشند و از مسلمانان جهان عذرخواهى کنند و جهان را به بى‌ثباتى و ناآرامى نکشانند.
والسلام على من اتبع الهدى

10 ربيع الثاني سالروز وفات حضرت معصومه تسليت باد.

فروغ مهتاب

حضرت معصومه سلام الله درماه ذي القعده سال 173 ه ق در مدينه منوره متولد گرديد و او فروغي بود از كوثر وگلي تابناك از گلشن آل محمد (صلي الله عليه وآله) كه جهان ملك و ملكوت را صفايي ديگر بخشيد.

حميده مادر بزرگوار امام كاظم(عليه السلام) از مهاجران مغرب بود و به پيشنهاد امام باقر(عليه السلام) به همسري فرزندش امام صادق (عليه السلام) درآمده بود.

حميده مانند شمس طلاي خالص، از ناپاكي­ها و ناخالي ها، پاك است. فرشتگان همواره او را نگهداري كردند تا به من رسيد. حميده بانويي آگاه و محدثه بود واحاديثي را كه از امام صادق(عليه السلام) و ديگران شنيده بود همچون يك راوي مورد اعتماد براي مردم نقل مي­كرد.

از القاب حضرت معصومه(سلام الله) عبارتند از: طاهره، حميده، رشيده، تقيه، نقيه، مرضيه، اخت الرضا…

لقب «معصومه» را امام هشتم به خواهر گرامي­شان اعطاء فرمود، آنجا كه مي­فرمايد: «مَنْ زارَ الْمَعصُومَه بِقمْ كَمَنّْ زارَني».

هركس حضرت معصومه(سلام الله) را در قم زيارت كند همانند كسي است كه مرا زيارت كرده باشد.

سرانجام در روز دهم ربيع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربيع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پيش از آن كه ديدگان مباركش به ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و با اندوه فراوان ديده از جهان فروبست و شيعيان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجليل فراوان پيكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بيرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشييع نمودند. همين كه قبر مهيا شد دراين كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پيدا شدند و به سرعت نزديك آمدند و پس از خواندن نماز يكى از آن دو وارد قبر شد و ديگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.. 

 

  

23 ربيع الاول سالروز ورود حضرت معصومه (سلام الله) به قم گرامي باد

قم در آن روز مهمان بزرگي داشت، مهماني كه براي هميشه اين شهر

 را دگرگون كرده و دلهاي مؤمنان را شيفته آن مي ساخت، مردمان قم

 در آن روزگار با قدرشناسي در خور تحسين از آن حضرت براي استقبال

 از ايشان آغوش گشودند و از سر شوق به ديدار ايشان شتافتند.

نهم ربیع‌الاول، آغاز امامت امید مستضعفان جهان

 

 

 

موسی(ع) نیز مدتی غایب بود و در طی این مدت بنی اسراییل در حیرت و سرگردانی و رنج بسیار به سر می‌بردند تا بار دیگر موسی(ع) به نزد آنها بازگشت. چنین غیبت‌هایی درباره حضرت یونس، یوسف و برخی دیگر از پیامبران نیز ذکر شده است. بنابراین مساله به مانند سنت جاریه‌ای تلقی شده است که در باره امام زمان(عج) در امت خاتم الانبیا نیز مصداق پیدا می‌کند.

نهم ربیع‌الاول سال 260 ه.ق، برابر با آغاز امامت حضرت مهدی(عج) امام بزرگ و امید مستضعفان جهان است. او خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد، همان‏گونه که از ظلم و جور، پر شده است. شیعیان، این روز را به عنوان عید، جشن می‏‌گیرند و در آن به شادمانی و عبادت می‏‌پردازند.

به گزارش ایسنا، نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر(ع) است، بلکه آغاز دوره‌ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می‌آید، از آنچه که در هیچ دوره‌ای زمین از حجت خدا خالی نیست پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) بر اساس اسناد موجود در منابع فقهی و روایی فرزند خردسال آن امام همام در حالی که مردم نگران امامت آخرین خلیفه رسول خدا پس از امام عسکری(ع) بودند با کنار زدن عموی خود بر جنازه و پیکر پاک پدر گرامی خویش نماز میت خواند و با آشکار شدن در مقابل دیدگان و انظار عمومی توجه بشریت را به باقیمانده حسین بن علی (ع) از سلسله ائمه معصومین جلب نمود و تمام انتظارات را برطرف نموده، بارقه امید را به قلوب و چشمان رمق گرفته جهانیان دمید که زمین پر از عدل و قسط خواهد شد گرچه تحقق آن نیازمند به طول دوران غیبت صغری و کبری باشد. به همین مناسبت به مختصری از مسائل پیرامون مسئله امامت می‌پردازیم:

آغاز امامت امام زمان(عج)، زمانی برای شادی منتظران

بر اساس تعالیم اسلامی یکی از وظایف مهم هر مسلمان، انتظار ظهور حضرت قائم(عج) است؛ انتظار تحقق وعده الهی بر حاکمیت صالحان و تشکیل دولت اهل بیت رسول خدا(ص) است. اما آیا هیچ می‏‌دانید که پاداش این انتظار چیست و چه ثمری برای منتظران دارد؟ برای منتظران زمان غیبت همین پاداش بس که نام آنها در زمره یاران امام عصر(عج)، و از جمله کسانی ثبت‏ شود که آن حضرت را به هنگام ظهور همراهی می‏‌کنند.
منبع: 
http://asrkhabar.com/fa/news

  

 

17 ربيع الاول تولد پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)گرامي باد

ميلاد نور اعظم

17 ربيع الاول سال عام الفيل بنا بر مشهور علماي شيعه هنگام طلوع آفتاب، پيامبر گرامي اسلام متولد شد.

پدر ايشان عبد الله و مادرش آمنه نام داشت.

سال و ماه تولد حضرت، قطعي و اتفاقي است، فقط در روز آن

 اختلاف است كه اهل سنت و برخي علماي شيعه 12 ربيع الاول را روز تولد مي­دانند.

برخي از حوادث هنگام تولد آن حضرت:

1-ممنوعيت شيطان از سفر به آسمان­ها؛

2- سرنگوني بت­ها

3- لرزش ايوان عظيم كاخ مدائن

4- خشكيدن درياچه ­ي ساوه

5-جريان يافتن رود سماوه بين كوفه و شام

6- خاموشي آتشكده­ي فارس بعد از هزار سال

7- خواب ديدن مؤبدان مجوس

پيامبر كه قبل از تولد، پدر بزرگوار خود را از دست داده بود تحت سرپرستي جد خود عبدالمطلب كه بزرگ قريش بود قرار گرفت. ايشان نيز نهايت احترام و محبت را نسبت به «محمد» ابراز مي­داشت.

روز شمار تاريخ پيامبر اعظم (صلي الله عليه وآله)،احمد سعيدي،ص28

8ربيع الاول شهادت امام حسن عسكري (عليه السلام) تسليت باد.

سيره امام حسن عسكري (عليه السلام)

در عصر حكومت و خلافت متوكل سفاك­ترين خلفاي بني­العباس، يازدهمين ستاره­ي درخشان برج آسمان ولايت در شهر تاريخي و پايگاه نشر اسلام در خانه­ي امام هادي دهمين پيشواي جهان اسلام از يك مادر بافضيلت و دانشمند به نام سوسن به دنيا آمد.

نامي كه براي اين مولود انتخاب گرديد همتاي نام نياي بزرگش امام حسن مجتبي بود كه تجديد كننده­ي خاطرات نخستين ثمره­ي باغ پربار رسالت است.

روز ميلاد مبارك او به اتفاق اغلب سيره نويسان اسلامي در روز هشتم ربيع الثاني به سال 232 هجري بود.

آن حضرت در دوران حيات كوتاه و پربركت خود كه از 28 سال تجاوز نكرده است با شش تن از خلفاي عباسي: متوكل، منتصر، مستعين، معتز، مهتدي و معتمد معاصر بوده است.

صاحب ارشاد درباره­ي او مي­گويد:

«حضرت امام حسن عسكري(عليه السلام): خصائص فضيلت در وجود او كامل بود و بر تمامي مردم زمان خود برتري داشت و موجبات امامت و مقتضيات ولايت از علم وكمال و عقل و عصمت و شجاعت و كرم در وجود مباركش سرشار و به جانشيني و خلافت رسول خدا شايسته و برازنده بود».

سخنان آن بزرگوار:

درباره­ي علم ودانش:

«اگر دنيا و هر آنچه در آنست لقمه­اي شده آنرا به علم و دانشمند با ايماني دهم، ترسناكم از اينكه در اداي حق او كوتاهي كرده باشم در برابر آن اگر نادان و جاهل فاسقي را از تمام نعمتهاي دنيا، جز جرعه آبي ندهم«بيمناكم از اينكه در حق او اسراف و زياده روي كرده باشم».

پيامي براي شيعيان:

شما شيعيان را دعوت مي­كنم: به پرهيزگاري و تقوا و مجاهده و كوشش در راه خدا، به راستگويي و درست كرداري به پرداخت امانت و وديعت خواه از نيكوكار باشد يا از فرد گنه كار.

شما را فرا مي­خوانم بر خوش رفتاري با همسايگان و بر طول سجود و عبادت پروردگار عالم ..چون رسالت پيامبر اسلام بر اساس همين كارها بود..

بر شما شيعيان است كه با ديگران(اهل تسنن) به خوبي و ملايمت معاشرت كنيد به مجالس و محافل آنان رفت وآمد كنيد از مريضان آنان عيادت به عمل آوريد (تا جذب مكتب اهل بيت شوند.

سر انجام آن حضرت توسط معتمد عباسي مسموم شدند و بعد از هشت روز بستري شدن در هشتم ماه ربيع الاول سال 260 هجري به سراي جاودان شتافت.

منبع:زندگاني امام حسن عسكري(عليه السلام)، عقيقي بخشايشي.

30 صفر شهادت امام رضا تسليت باد .

شخصيت امام رضا (عليه السلام)

امام رضا (عليه السلام) هشتمين امام شيعه اثناعشري و پيامبر (صلي الله عليه وآله) نام وي را به صراحت ذكر فرمود: علي فرزند موسي، فرزند محد، فرزند علي، فرزند حسين، فرزندعلي، فرزند ابوطالب كه درود خدا بر همه­ي آنان باد.

كنيه­اش ابوالحسن است. برخي از لقبهايش عبارتند از: رضا، صابر، زكي، ولي ……

نقش انگشتريش : حسبي الله، يا به روايت ديگر: ماشاءالله، لاقوه الاباالله.

زادگاهش در مدينه به سال 148 هجري بود يعني در همان سالي كه جدش امام صادق(عليه السلام) درگذشت و اين نظر بيشتر علما و تاريخنويسان است.البته كساني هم هستند كه ولادت امام رضا(عليه السلام) را در سال 153 هجري دانسته اند مانند اربلي در كشف الغمه.

تاريخ وفات امام رضا(عليه السلام) بنا به گفته­ي علماي و مورخان بزرگ، سال 203 هجري در طوس به وسيله­ي سم توسط مأمون بوده است.

اما دانش ، پارسايي و پرهيزگاري امام (عليه السلام)

اين از چيزهايي است كه تمام مورخان درباره­ي آن اتفاق نظر دارند. كوچكترين مراجعه به كتابهاي تاريخي اين نكته را به خوبي روشن مي­گرداند .حتي مأمون بارها خود در فرصتهاي گوناگون آن را اعتراف كرده مي­گفت: رضا(عليه السلام) دانشمندترين، و عابدترين مردم روي زمين است . وي همچنين به رجاءبن ابي ضحاك گفته بود:

«…..بلي اي پسر ابي ضحاك، او بهترين فرد روي زمين، دانشمندترين وعبادت پيشه­ترين انسانهاست.

مأمون به سال 200 كه بيش از سي و سه هزار تن از عباسيان را جمع كرده بود، در حضورشان گفت: «…من در ميان فرزندان عباس و فرزندان علي رضي الله عنهم بسي جستجو كردم ولي هيچ يك از آنان را با فضيلت­تر، پارساتر، متدينتر، شايسته­تر،و سزاوارتر به اين امر از علي بن موسي الرضا نديدم.

منبع :زندگي سياسي هشتمين امام (عليه السلام)، جعفر مرتضي حسيني، مترجم: خليل خليليان، ص92

28 صفر شهادت امام حسن مجتبي تسليت باد.

حضرت امام حسن(عليه السلام) و سيره اخلاقي ايشان

ولادت

دومين امام شيعيان و نخستين فرزند امير مؤمنان علي(عليه السلام) و فاطمه(سلام الله) در نيمه ماه مبارك رمضان، در سال دوم هجري كه جنگ بدر در آن واقع شد و يا سال سوم هجري، چشم به جهان گشود. پيامبر (صلي الله عليه وآله) براي گفتن تهنيت، به خانه علي (عليه السلام) آمد ونام او را، از سوي خدا«حسن»نهاد.

حدود هفت سال از زندگي امام حسن (عليه السلام)، با پيامبر عزيز اسلام(صلي الله عليه وآله) در شهر مدينه گذشت پدر بزرگ مهربان، او را خيلي دوست داشت، و به او احترام مي­نمود وحتي با او بازي مي­كرد، و چه بسيار كه او را بر شانه خود مي­نهاد و مي­فرمود:«خداوندا من دوستش دارم، تو نيز او را دوست بدار» ،«آن كه حسن وحسين را دوست بدارد، مرا دوست داشته است وآن كه با اين دو كينه ورزد و ايشان را دشمن بدارد، با من دشمني كرده است».

اين روايات و مانند آنها بيانگر محبت و دوستي زياد پيامبر (صلي الله عليه وآله) نسبت به امام حسن(عليه السلام) مي­باشد. همچنين درباره عظمت و بزرگي امام حسن(عليه السلام) مي­فرمود:«حسن و حسين، سرور جوانان بهشتند».

اخلاق و رفتار امام حسن(عليه السلام)

1.تقواي الهي

آن حضرت توجهي ويژه­اي به خداوند داشت، آثار اين توجه در چهره وي نمايان مي­شد. از امام ششم(عليه السلام) روايت شده است:«امام حسن(عليه السلام) عابدترين فرد زمان خويش، از همه زاهد­تر و با فضيلت­تر بود. با پاي پياده و گاهي با پاي برهنه حج مي­رفت. چون به ياد مرگ مي­افتاد، گريه مي­كرد وهرگاه به ياد قبر مي­افتاد، مي­گريست و به ياد قيامت مي­افتاد، مي گريست و بي­حال مي­شد.

2- بخشندگي

امام حسن(عليه السلام) روزي به مسجد الحرام رفته بود و در آن هنگام شنيد كه مردي با خدا به گفتگو نشسته است كه:خداوندا، ده هزار درهم نصيبم كن. امام (عليه السلام) همان لحظه به خانه بازگشت و آن پول را براي او فرستاد.

روزي كنيزي از كنيزان او، دسته گلي خوشبو به او هديه داد، امام (عليه السلام)در مقابل او را آزاد نمود. چون پرسيدند چرا چنين كردي؟ فرمود: خدا ما را چنين تربيت كرده است و اين آيه را خواند:«وَاِذاحُييتمْ بِتحيَّه فَحيُّوا بأحسَنَ منها أو ردُوها؛ چون به شما هديه­اي دادند، به نيكوتر، پاسخ گوييد».

3.بردباري

مردي از شام آمده بود و به علت تبليغات معاويه به امام (عليه السلام) دشنام داد. امام (عليه السلام) پاسخش را نداد تا آن فرد ساكت شد، آنگاه با لبخندي شيرين او را سلام گفت و فرمود:«پيرمرد، فكر مي­كنم غريب هستي و گمان مي­برم در اشتباه افتاده­اي، اگر از ما رضايت بخواهي، خواهيم داد و اگر چيزي بطلبي، به تو خواهيم داد و اگر راهنمايي مي­جويي، راهنماييت خواهيم كرد و اگر باري بر دوش داري، برمي­داريم واگر گرسنه­اي سيرت مي سازيم و اگر نيازمندي، نيازت بر مي­آوريم وهر كاري داري ، حاضريم. واگر بر ما وارد شوي راحت­تر خواهي بود، چون وسايل پذيرايي از هر جهت در نزد ما فراهم است». مرد شرمسار شد وگريست و گفت:گواهي مي­دهم كه تو جانشين خداوند بر زميني، خدا بهتر مي­داند كه رسالت خويش را، كجا قرار دهد.

تو و پدرت نزد من، مبغوض­ترين بوديد، ولي اكنون محبوب­ترين هستيد.پيرمرد آن روز مهمان امام (عليه السلام) شد و چون از آنجا رفت به دوستي آن گرامي، گرويده بود.

مروان حكم كه هيچ گاه از آزار امام حسن(عليه السلام) فروگذار نمي­كرد به هنگام رحلت آن امام (عليه السلام)، در تشييع شركت كرد. حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمود:«تو به هنگام حيات برادرم، هر چه از دستت بر آمد كردي و اما اينك در تشييع او حاضر شده اي و مي­گريي؟. پاسخ داد: هر چه كردم، با كسي كردم كه بردباريش از اين كوه اشاره به كوهي در مدينه بيشتر بود.

    فصلنامه فرهنگي -اجتماعي هدي، شماره 13، ص-29-28                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               

 

پند واندرزي از امام سجاد (عليه السلام)

پند و اندرزي از امام سجاد(عليه السلام)

12 محرم الحرام شهادت امام سجاد (عليه السلام)

در كتاب كشف الغمه از باقر آل محمد(صلي الله عليه وآله) روايت شده است كه فرمود:«پدرم مرا بدين كلمات توصيه مي­كرد.پسر جان، با پنج دسته از مردم رفاقت نكن و با ايشان سخن مگوي، به پدرم گفتم اين پنج دسته كه فرمودي چه كساني اند؟ فرمود:

1.هرگز با افراد فاسق رفاقت منماي؛ زيرا كه وي تو را به يك خوراك يا يك لقمه غذا يا كمتر از اينها خواهد فروخت.گفتم پدر جان، معني كمتر از اينها چيست؟

فرمود: تو را به طمع لقمه مي­فروشد، ولي به آن نخواهد رسيد.

2. با شخص بخيل دوستي و رفاقت منماي ؛ زيرا در آن موقعي كه تو نهايت احتياج را به وي پيدا كني، تو را از مال خود محروم مي­نمايد.

3.با شخص دروغگو رفاقت نكن؛ زيرا كه وي نظير سراب است كه چيز دور را به تو نزديك و چيز نزديك را به تو دور خواهد كرد.

4.با شخص احمق معاشرت مكن؛ زيرا وقتي وي بخواهد به تو نفعي برساند، به علت حماقت و ناداني كه دارد تو را دچار ضرر خواهد كرد.

5.با كسي كه قطع رحم مي­كند دوستي و رفاقت منماي؛ زيرا كه من ايشان را در سه موضع از كتاب خدا(قرآن) ملعون يافتم».

محمد بن يعقوب كليني در اصول كافي، باب قطع رحم از ابو حمزه ثمالي روايت مي­كند:«يك وقت حضرت علي (عليه السلام) در خطبه خود فرمود: پناه به خدا مي­برم از آن گناهي كه درباره فناء (انسان) تعجيل مي­كند. عبدالله بن كوا كه از رؤساي خوارج بود برخاست وگفت:يا امير المؤمنين، مگر گناهاني هست كه راجع به فناي انسان عجله كند. فرمود:آري، يكي از آنها قطع رحم است. چه بسا مي شود كه اهل بيتي (يا فاميلي) كه فاجر و بد عمل هستند با يكديگر آمد و رفت مي­كنند(صله رحم مي نمايند) و خدا(براي صله رحم) رزق و روزي به ايشان مي­دهد وچه بسا مي­شود كه اهل بيتي(يا فاميلي) قطع رحم مي­كند، خود را دچار تفرقه مي­نمايند وخدا (براي قطع رحم كردن) ايشان را از رزق و روزي محروم مي­نمايند».

منبع: فصلنامه فرهنگي واجتماعي هدي،شماره 11، ص61

روز مباهله

روز مباهله

روز بيست وچهارم ماه ذي الحجه:بنا بر اشهر روزي است كه مباهله كرد رسول خدا(صلي الله عليه وآله)با نصاراي بخران، وپيش از آنكه خواست مباهله كند عبا بر دوش مبارك گرفت وحضرت امير المؤمنين وفاطمه وحسن وحسين(عليهم السلام) را داخل در زير عبا نمود.

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      فرمود:پروردگارا هر پيغمبري را اهل بيتي بوده است كه مخصوص ترين خلق بوده اند به او، خداوندا اينها اهل بيت منند پس از ايشان برطرف كن شك وگناه را وپاك كن ايشان را پاك كردني، پس جبرئيل نازل شد وآيه ي تطهير در شأن ايشان آورد، پس حضرت رسول (صلي الله عليه وآله) آن چهار بزرگوار را بيرون برد از براي مباهله، چون نگاه نصاري برايشان افتاد وحقيقت آنحضرت وآثار نزول عذاب مشاهده كردند جرأت مباهله ننمودند واستدعاي مصالحه وقبول جزيه نمودند،ودر اين روز نيز حضرت امير المؤمنين (عليه السلام)در حال ركوع انگشتري خود را به سائل داد وآيه ي اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ در شأنش نازل شد، وبالجمله اين روز روز شريفي است ودر آن چند عمل وارد است:

اول:غسل

دوم:روزه

سوم:خواندن دعاي مباهله كه شبيه دعاي سحر ماه رمضان است و..

واقعه ي غدير

    واقعه ي غدير

پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)در بازگشت خود از مكه (حجه الوداع)به مدينه، در 18 ذي الحجه سال دهم هجرت به مكاني نزديك منطقه كوهستاني «جحفه» كه آن را غدير خم مي ناميدند، رسيد. در آن مكان طي خطبه­اي، جانشيني حضرت علي را اعلام فرمود و اين روز ، به روز «اعلان خلافت» آن حضرت معروف شد كه آيه 67 سوره مائده در همين روز بر پيامبر نازل گشت:

«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعتصمك من الناس ان الله لا يهدي القوم الكافرين؛ اي پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، كه اگر نرساني تبليغ رسالت و اداي وظيفه نكرده­اي وخدا تو را از شر و آزار مردم محفوظ خواهد داشت.»

بدين سان، پيامبر(صلي الله عليه وآله)براي ايراد خطابه­اي براي زائران خانه خدا كه او را از مكه همراهي مي­كردند وهمه عازم مقصد خاص خود بودند، در اين مكان توقف نمود. به دستور وي منبري از شاخه­هاي درختان درست كردند. پس از اداي نماز ظهر، ايشان بر فراز منبر رفت و با بالا بردن دست حضرت علي (عليه السلام) خطبه را با اين پرسش از پيروانش آغاز فرمود:«اي مردم كيست كه بر مؤمنين از خود آنها سزاوارتر است؟» جمعيت حاضر با صداي بلند گريستند و پاسخ دادند:رسول خدا(صلي الله عليه وآله» سزاوارتر است. سپس فرمود:«بنابراين هركس من مولا و صاحب اختيار اويم، علي مولا و صاحب اختيار او خواهد بود. بار خدايا، دوستدارانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار.»

با پايان يافتن سخنان پيامبر (صلي الله عليه وآله)، بي درنگ آيه 3 سوره مائده بر پيامبر نازل گشت:

«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا؛ امروز دين شما را براي شما پسنديدم.»

پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) پس از سخنراني از حاضران خواست تا با حضرت علي (عليه السلام) بيعت كنند. همه مردم، از جمله ابوبكر و عمر نزد حضرت علي(عليه السلام) حضور يافتند و با جمله :«مبارك باد،مبارك باد بر تو اي پسر ابوطالب كه سرور من و سرور هر مرد وزن مؤمن گشتي » به وي تهنيت گفتند.

يكي از اعراب كه واقعه غدير را شنيده بود، نزد پيامبر آمد وعرضه كرد:اي پيامبر، شما به ما دستور دادي تا به يگانگي خداوند و رسالت تو شهادت وگواهي دهيم، كه چنين كرديم.به ما دستور دادي تا در ماه رمضان به روزه داري بپردازيم وچنين كرديم.سپس به ما فرمان دادي تا به زيارت خانه خدا در مكه برويم، اين بار نيز از تو اطاعت كرديم، ولي به همه اينها قانع نشدي ودست پسر عمويت را بالا بردي وگفتي هر كس من مولا وصاحب اختيار اويم علي نيز صاحب اختيار اوست. آيا ما را به اطاعت از علي مجبور مي كني؟ آيا خداوند اين كار را به ما تحميل كرده است يا تو؟ پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: «اين دستور خداوند يكتاي مقتدر است.»

آن مرد پس از شنيدن پاسخ پيبامبر (صلي الله عليه وآله) به سمت شتر خود به راه افتاد وبا خود مي­گفت : خداوندا اگر محمد راست مي­گويد ، سنگي از آسمان فرو بفرست تا به ما اصابت كند و ما را به هلاك رساند. او هنوز به شتر خود نرسيده بود كه خداوند سنگي از آسمان بر او فرو فرستاد و بر سر او اصابت كرد و در دم به هلاكت رسيد. پس از اين حادثه بود كه آيه 1تا 3 سوره معارج نازل گشت:

«سأل سائل بعذاب واقع* للكافرين ليس له دافع * من الله ذي النعارج ؛ سائلي از كفار درخواست عذابي كرد كه به يقين واقع مي­شد و كافران دافعي براي آن نداشتند.عذابي از ناحيه خدا كه در درگاهش براي فرشتگان درجاتي دارد.»

خطبه غدير،گواه قاطعي بر اين واقعيت است كه آيين مقدس اسلام، ولايت را شرط لازم پذيرش هر نوع پرستش مي­داند. اين خطبه در آن زمان به جمعيت حاضر در غدير­خم بينشي ژرف بخشيد و مشكلات پس از وفات پيامبر (صلي الله عليه وآله) و راه حل آنها را به مردم گوشزد نمود. اين خطبه به شخصيت حضرت علي (عليه السلام) كه چونان مشعل پرفروغ راهنمايي، مسلمانان را در رويارويي با خطرات همراهي مي­كرد، اشاره مي­كند. نقل و شرح چنين حوادثي كه در آينده رخ مي­دهد، در نوع خود نيز به معجزه­اي شگرف مي­ماند.

كساني كه به قرآن كريم وكتب الهي پيش از آن وآخرت، اعتقاد و ايماني تزلزل ناپذير دارند، نماز به پا مي­دارند.و انفاق مي­كنند، به خوبي آگاهند تنها شخصيتي كه مي­توانست راه پيامبر را پس از وفاتش ادامه دهد، حضرت علي بن ابي طالب(عليه السلام) بود.

 به همين دليل، پيامبر (صلي الله عليه وآله) در موارد بسياري به خداوند متعال سوگند ياد مي كند كه جانشيني علي (عليه السلام) گزينشي الهي است و به فرمان او اين كار انجام پذيرفته است و من تنها انتقال دهنده آن هستم. اگر علي (عليه السلام) رهبري مردم را پس از پيامبر به عهده نمي­گرفت، آيين الهي به گونه­اي بي­اعتبار مي­شد كه گويي نه پيامبري فرستاده شده و نه قرآني از سوي خداوند نازل گشته است. عملكرد خلفاي بني عباس و بني اميه در تاريخ اسلام نمونه­اي روشن و صريح از اين واقعيت است كه اگر خطبه غدير، وجدان انسانها را تكان نمي داد واز معنويت فطري بر خوردار نبود، بي گمان فرصت طلبان آن زمان با ايمان ضعيف خود، قرآن و دين خداوند را براي رسيدن به اهدافشان به بازي مي گرفتند.

انسان به رجوع به جزئيات تاريخ، بي­درنگ در­خواهد يافت كه علي (عليه السلام) و فرزندانش، به ويژه امام حسين(عليه السلام) فرزند دليرش، جان ومال خود را براي حراست از آيين اسلام در مقابل تحريف گران فدا كردند و بر اهميت وعظمت قرآن و اسلام تأكيد نمودند.آنان به جهانيان و بشريت ثابت كردند كه به حق وارثان اسلام­اند.

اگر پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله)، حضرت علي (عليه السلام) را به جانشيني خود در غدير خم تعيين نكرده بود، چه كسي مي­توانست عهده دار حل مشكلات دائمي جامعه اسلامي پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه وآله) گردد؟ آيا سخن ابوبكر پسر ابوقحافه كه با ابزار ناتواني از حل مشكلات جامعه، مأيوسانه گفته بود:«رهايم كنيد، رهايم كنيد، تا زماني كه ابوالحسن (عليه السلام) در جمع شماست، من بهترين فرد شما نيستم» خود دليل برتري حضرت علي بن ابي طالب نسبت بر ديگر ياران پيامبر (صلي الله عليه وآله) نيست؟ عمربن خطاب با اظهار عجز از حل مسائل حداقل 26 بار در گفته ها ونوشته­هايش ياد­آور شده است كه:«اگر علي حضور نداشت، عمر به هلاكت رسيده بود.»

بر اساس روايات اهل تسنن، شيوه افراطي زندگي عثمان بن عفان و بي توجهي­اش نسبت به احكام اسلامي، توزيع نابرابر بيت المال، توجهات غير ضروري او به اقوام و دوستان وآشنايان، باعث دشمن­تراشي­هاي زيادي بر ضد او شد و سرانجام او را مجبور به درخواست كمك از علي (عليه السلام) كرد. اما دير شده بود؛ زيرا او به خاطر بي­عدالتي­اش كشته شد.

جابر بن عبدالله انصاري يكي از ياران باوفاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) روايت مي­كند كه :«من در نزديكي كعبه خدمت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بودم كه علي (عليه السلام) به جمع ما پيوست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) دست او را گرفت و بر ديوار كعبه نهاد و فرمود:سوگند به خدايي كه جانم در دست اوست.علي و پيروانش رستگاران روز قيامت­اند

..، سپس در توصيف علي (عليه السلام)فرمود: او نخستين كسي بود كه با من بيعت كرد، وي با اراده­ترين ، مطيع­ترين و فداكارترين آفريده خداوند، نيكوكارترين، عادل­ترين و با متانت ترين فرد ميان شما است. دوستي علي معيار ايمان است. او آموزگار تعاليم قرآني و تنها درمان بيماري­هاي نهانم وآشكار بشر و مظهر برجسته­ترين آفريده بي­عيب و نقص خداي قادر متعال است كه در چهره انسان تجسم يافته داست.»

منبع:فصلنامه فرهنگي و اجتماعي هدي،شماره هشتم، ص48-47

عرفه

نهم ذي الحجه روز عرفه

عرفات نام جايگاهي است كه حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجه)در آنجا توقف مي­­كنند و به دعا و نيايش مي­پردازند و پس از برگزاري نماز ظهر و عصر به مكه مكرمه باز مي­گردند. وجه تسميه آن را چنين گفته­اند كه جبرئيل (عليه السلام) هنگامي كه مناسك حج را به حضرت ابراهيم مي­آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت«عرفت»واو پاسخ داد، آري. از اين رو، به اين نام خوانده شد. و نيز گفته­اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف مي­كنند و بعضي آن را جهت تحمل درد و رنجي مي­دانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد؛ چرا كه يكي از معاني «عرف» صبر و شكيبايي و تحمل است.

عرفات سرزمين بسيار مقدسي است كه خداوند كريم، آنجا را براي ضيافت و پذيرايي از ميهمانان خود مقرر فرموده و سفره خاص انعام و اكرامش را در دامن«كوه رحمت» گسترانيده و از كافه ميهمانانش، دعوت به عمل آورده كه در ساعت معين همه با هم بر گرد خوان نعمت بي دريغش بنشينند و از بحر مواج كرم و رحمت بي­كرانش به قدر ظرفيت و استعداد خويش برخوردار­گردند.

عرفه، سرزمين عشق است و شور؛ نور است و سرور؛ توبه است و تقوا؛ ارتباط است و اتصال؛ درد است و درمان؛ خداي است خدا و رحمت او، كه در انتظار رهپويان راه رسول الله است.

در عرفات است كه آدمي به خود و خدايش معرفت پيدا مي­كند و درهاي سعادت و نيك بختي را به روي خود مي­گشايد.

در روز عرفه است كه انسان ضمن نيايش با خداي خويش، از او بخشايش و آمرزش مي­گيرد.

 

 

صحراي عرفات جلوه­گاه خداشناسي و خودسازي امام حسين(عليه السلام)

 حضرت سيدالشهدا، امام حسين(عليه السلام)، بعدازظهر روز عرفه همراه با فرزندان وگروهي از اصحاب از خيمه­هاي خود در صحراي عرفات بيرون آمدند، و روي به دامن«كوه رحمت»نهادند ودر سمت چپ كوه، روي به كعبه، همايشي تشكيل دادند، كه موضوع آن به مناسبت روز عرفه(روز شناخت)،شناخت و سازندگي بود. اين همايش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت، بلكه شناخت توأم با عمل وسازندگي وتزكيه وخودسازي بود و فهرست مهمترين مطالب آن عبارت بودند از:

1- شناخت خدا وصفات الهي.

2-شناخت خود يا خودشناسي.

3- شناخت جهان.

4-شناخت آخرت.

5-شناخت پيامبران.

6-خودسازي با صفات الهي.

7-پرورش نفس با كمالات الهي.

8-توبه و بازگشت به خداي مهربان.

9-دور كردن صفات نكوهيده از خود با تسبيح پروردگار.

10-فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا.

11-شناخت ودرخواست بهترين مسئلت ها.

12-تبديل خودپرستي نفس به خداپرستي.

13-تبديل خودبرتربيني نفس به تواضع وفروتني.

14-تبديل خودخواهي نفس به ايثار وغير خواهي.

15-تعليم مفاهيم وادبيات قرآن.

روز عرفه،تفسير آشكاري را به روي دلها مي­گشايد و مي­گويد كه حسين(عليه السلام) از كدام سرچشمه عرفان مي­نوشيد، كه آنچنان با لب تشنه در كربلاي پربلا شهيد مي­شود.

آب­هاي همه درياها، اشك­هاي همه چشم ها، چه قدر پر حسرت­اند در برابر دريا دلي حسين(عليه السلام) عرفه، مارا به ياد رأفت حسين  و رحمت خدا مي­اندازد.هر كس با كوله اي از دغدغه­هاي نگفته و زمزمه­هاي پنهاني، رو به سمت ساعت­هاي بخشودگي مي­آيد واز پروردگار خويش آمرزش مي­گيرد.

«خدايا، تو نعمت دادي، احسان كردي، زيبايي بخشيدي، فضيلت دادي، روزي عنايت كردي، توفيق دادي، پناه دادي، حمايتم كردي  واز گناهانم پرده پوشي كردي.

خداي من،

اگر آنچه تو از من مي داني، ديگران نيز مي دانستند، هرگز به روي من نگاه نمي كردند وطردم مي نمودند، ولي تو همواره پرده پوشي كردي.

اما من، بد كردم، غفلت ورزيدم، پيمان شكني كردم، وعده­هاي عمل نكرده داشتم وگناه­ها نمودم، ولي خدايا، من توبه كردم و به درگاهت برگشته­ام. مي­دانم كه با آغوش باز از من استقبال مي­كني. چون هر چه باشد، تو خداي مني». 

(فصلنامه فرهنگي-اجتماعي هدي ،شماره 12، ص52-51)      

                                         

عيد قربان

شب عيد قربان

از ليالي متبركه و از آن چهار شبي است كه احياء آنها مندوبست و درهاي آسمان در اين شب  باز است ، وسنت است در آن زيارت امام حسين (عليه السلام).

روز عيد قربان

بسيار روز شريفي است و اعمال آن چند چيز است: اول:غسل است كه دراين روز سنت مؤكد است و بعضي از علما واجب دانسته­اند.

دوم:نماز عيد است به همان نحو كه عيد فطر خوانده مي­شود.لكن در اين روز مستحب است كه افطار بعد از نماز از گوشت قرباني شود.

سوم:خواندن دعاهايي كه وارد شده پيش از نماز عيد و بعد از آن و شايد بهترين دعاهاي اين روز دعاي چهل وهشتم صحيفه سجاديه باشد كه اول آن اللهم هذا يوم مبارك است پس آن را بخواند ودعاي چهل وششم يا من يرحم من لا يرحمه العباد را نيز بخواند.

چهارم:خواندن دعاي ندبه است.

منبع:مفاتيح الجنان،ص515

امام هادي (عليه السلام )

امام هادي(عليه السلام)

حضرت امام علي النقي امام هادي(عليه السلام) در روز 27 ذي الحجه به دنيا آمد.

امام جواد پدر امام هادي (عليه السلام) نام اجداد بزرگوارش را بر فرزندش نهاد .القاب شايسته امام گوشه­هايي از صفات وگرايش­هاي والاي ايشان را به خوبي تصوير مي­كنند. از جمله:

الناصح، المتوكل، التقي، المرتضي، الفقيه، العالم، الطيب، الرشيد، الشهيد، الوفي، الخالص

سيماي حضرت

امام هادي(عليه السلام) شباهت تامي به پدر وجدشان امام جواد وامام رضا داشتند. مورخان حضرت را چنين توصيف كرده­اند: گندمگون، سياه پوست، بادستاني ورزيده وسخت، چهار شانه، با بيني عقابي، و دندان­هاي فاصله­دار، خوش صورت و بدني عطر­آميز.

نظر امام هادي در مورد :روز­ها را شوم ندانيم :

اسلام با تمام عادات و سنت­هاي جاهلي از جمله اعتقاد به شومي پاره­اي از روز­ها كه مورد قبول جامعه جاهلي بود به نبرد برخاست و به صراحت گفت روز­­­ها نقشي در بد و نيك آدمي ندارد و تمامي حوادث طبق ناموس الهي و سنن تغيير ناپذير هستي بخش، جريان دارد وسر رشته عالم به دست خداست.

امام هادي نيز اين اعتقاد را در عقل و دل اصحاب خود استوار مي­ساخت و مي­فرمود:روزگار را چه گناهي است كه چون به سزاي كردار خويش مي­رسيد آن را شوم مي­شماريد. ومي­فرمود به خدا سودتان نبخشد وخداوند به خاطر سرزنش كردن روزها كه گناهي ندارند شما را مجازات خواهد كرد.

و فرمودند پيامبراكرم (صلي الله عليه وآله) در حديث رفع مي­فرمايد: كسي كه به شوم بودن ايام معتقد باشد بويي از اسلام نبرده و خارج از ملت اسلامي است.امام­هادي همين مطلب را به شدت مورد تأكيد قرار مي­دهد و از مؤمن مي­خواهد با عزمي راسخ و اراده­اي به استواري كوه موانع را از سر راه بردارد و در راه صواب گام زند نه اوهامي او را سست كنند و نه شوم دانستني او را كند (مگر آنكه خداي ناكرده بخواهد به كاري نامشروع دست يازد).

پاكيزگي

امام هادي(عليه السلام) مسلمانان را به پاكيزگي وآراستگي فرا خوانده و مي­فرمود: خداوند زيبايي و آراستگي را دوست مي­دارد، آلودگي وآشفتگي را براي مؤمن نمي­پسندد. خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را بر بنده­اش ببيند. و او بايد جلوه­هاي عطاهاي خدايي را نشان دهد. به حضرت گفتند چگونه اثر نعمت را ظاهر كند؟ حضرت فرمود: لباس خود را پاكيزه نگه دارد، خود را خوشبو كند، خانه اش را نيكو بدارد وحياط آن را جارو كند. حتي روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد، فقر و تهيدستي را از بين مي­برد و روزي را افزون مي­كند.

رجوع شود به امالي مفيد

منبع :زندگاني امام علي الهادي، مترجم حسن اسلامي، ص188-187

 

اعمال دحوالارض

اعمال دحوالارض

شب بيست و پنجم ماه ذي القعده: شب دحوالارض است يعني پهن شدن زمين از زير خانه كعبه بر روي آب و از ليالي شريفه است كه رحمت خدا در آن نازل مي­شود و قيام به عبادت در آن اجر بسيار دارد، و از حسن بن علي وشا روايت است كه گفت من كودك بودم، با پدرم در خدمت امام رضا (عليه السلام) شام خورديم در شب بيست و پنجم ماه ذي القعده پس فرمود:كه امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسي (عليه السلام) متولد شده­اند و زمين از زير كعبه پهن شده است پس هر كه روزش را روزه بدارد چنان است كه شصت ماه را روزه داشته باشد، و به روايت ديگر است كه فرمود: در اين روز حضرت قائم (عليه السلام)قيام خواهد نمود.

روز بيست و پنجم: روز دحوالارض است و يكي از آن چهار روز است كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است، و در روايتي روزه­اش مثل روزه­ي هفتاد سال است، و در روايت ديگر كفاره­ي هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از براي او عبادت صد سال نوشته شود و از براي روزه دار اين روز هر چه در ميان آسمان و زمين است استغفار كند، و اين روزيست كه رحمت خدا در آن منتشر گرديده و از براي عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسياريست، و از براي اين روز به روزه و عبادت و ذكر خدا و …..   

منبع: كتاب مفاتيح الجنان،شيخ عباس قمي، ص465

 

 

اعمال ماه ذي الحجه

 اعمال ماه ذي الحجه

بدانكه اين ماه از ماههاي شريفه است و چون اين ماه داخل مي­شد صلحاي صحابه و تابعين اهتمام عظيم در عبادت مي­كردند و دهه­ي اول آن ايامش ايام معلومات است كه در قرآن مجيد ذكر آن شده است و در نهايت فضيلت و بركت است. و از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) مرويست كه عمل خير و عبادت در هيچ ايامي نزد حقتعالي محبوب­تر نيست از اين دهه، و از براي اين دهه اعمالي است اول:روزه گرفتن نه روز اول اين دهه، كه ثواب روزه­ي تمام عمر دارد. دوم: خواندن دوركعت نماز مابين مغرب وعشا در تمام شبهاي اين دهه در هر ركعت بعد از حمد بخواند يك مرتبه توحيد و آيه ي :«وَواعَدْنا موُسي ثَلاثينَ لَيله ، وَاَتْمَمْناها بِعَشْرٍفَتَمَّ ميقاتُ رَبِّه اَرْبَعينَ لَيْلَة، وَقالَ موُسي لِاَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي، وَاَصْلِحْ وَلا تَتَبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ. تا با ثواب حاجيان شريك شود.

روز نهم ماه ذي الحجه كه روز عرفه نام دارد و از اعياد عظيمه است اگر چه به اسم عيد ناميده نشده است، و روزيست كه حقتعالي بندگان خويش را به عبادت وطاعت خود خوانده و موائد جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر ورانده­تر و خشمناك­ترين اوقات خواهد بود، و روايت شده كه حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) شنيد در روز عرفه صداي سائلي را كه از مردم سؤال مي­نمود، فرمود به او: واي بر تو آيا از غير خدا سؤال مي كنيداز اين روز؟ وحال آنكه اميد مي­رود در اين روز براي بچه­هاي در شكم آنكه فضل خدا شامل آنها شود و سعيد شوند، و از براي اين روز اعمال چند است :

اول:غسل

دوم:زيارت امام حسين (عليه السلام) كه در مقابل هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بلكه بالاتر است، و احاديث در كثرت فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز متواتر است و اگر كسي توفيق يابد كه در اين روز در تحت قبه­ي مقدسه ي آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسيكه در عرفات باشد نيست، بلكه زياده و مقدم است.

سوم: بعد از نماز عصر پيش از آنكه مشغول به خواندن دعاهاي عرفه شود دو ركعت نماز به جا آورد در زير آسمان واعتراف و اقرار كند نزد حقتعالي به گناهان خود تا فايز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزيده گردد پس مشغول شود به اعمال و ادعيه ي عرفه كه از حجج طاهره صلوات الله عليهم روايت شده است.

منبع:مفاتيح الجنان ،شيخ عباس قمي،ص 469و484     

 

 

سالروز ازدواج حضرت علي(عليه السلام )وحضرت فاطمه (سلام الله عليها)

ازدواج حضرت علي(عليه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله)

15 مهرماه سالروز ازدواج حضرت علي(عليه السلام) وفاطمه(سلام الله عليها)

حضرت فاطمه(سلام الله)چون به سن ازدواج رسيد، اكثر بزرگان و شخصيتهاي برجسته عرب مسلمان ، در مقام خواستگاري برآمدند، ولي رسول خدا با عكس العمل منفي همه را مأيوس كرد و در برابر اصرار آنان خشمگين شد..

ازدواج حضرت علي (ع) و حضرت زهرا(سلام الله) يك دستور الهي وآسماني بوده و مراسم آن در ميان ملائكه برگزار گرديده و خطبه­اش را در عالم تكوين، جبرئيل خوانده است.

مهريه حضرت زهرا(سلام الله )

در تاريخ و سيره­ي آن حضرت، درباره­ي مهريه­ي آن بانوي اسلام، روايات مختلفي آمده است.برخي تمام زمين و برخي ديگر خمس زمين وگاهي نصف دنيا و ربع دنيا، بهشت و جهنم، خمس دنيا، زره مخصوص حطميه، چهارصد مثقال نقره، چهارصد و هشتاد درهم، پانصد درهم، چهار نهر بزرگ: فرات،نيل ،نهروان و بلخ و مواردي از اين قبيل را مهر آن حضرت دانسته­اند و محققين و مورخين و محدثين عالي قدر در توضيح، تشريح وجمع بين روايات نظرات خاصي ابراز كرده اند كه در نتيجه مقدار پانصد درهم را معروف و صحيح­تر دانسته­اند.

در انيجا مناسب است توجه­تان را به يكي از مهريه­هاي آن حضرت كه جنبه­ي اجتماعي دارد جلب كنم:

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله) به پدر بزرگوارش عرض كرد: پدر جان از خداوند و الا بخواه شفاعت گناهكاران امتت را مهريه من قرار دهد.

در اين هنگام جبرئيل در حالي كه مكتوبي از پرنيان را در دست داشت نازل شد، در آن، نوشته شده بود:خداوند متعال شفاعت گناهكاران امت محمد مصطفي (صلي الله عليه وآله)را مهريه حضرت زهرا قرار داد. فاطمه، موقع شهادت وصيت كرد آن حرير را در كفن وي قرار دهند، تا در پيشگاه الهي و در روز محشر آن را به دست گرفته و از مردم گناهكار امت اسلامي، شفاعت نمايد.

صورت جهيزيه حضرت زهرا (سلام الله)

چون حضرت علي(عليه السلام) با فاطمه (سلام الله) ازدواج كرد، بلافاصله زره خود را از  بابت مهريه فروخته، پول آن را در اختيار رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گذاشت.پيامبر خدا نيز با همان پولها جهيزيه بسيار ساده و مختصري فراهم ساخت و مسئوليت خريد را به ابوبكر سپرد. صورت جهيزيه ايشان به اين شرح است:

  • 1- پيراهن زنانه بهخ مبلغ هفت درهم
  • 2- روسري بلند به ارزش چهار درهم
  • 3- قطيفه ي مشكي خيبري
  • 4- تخت مخصوص عربي كه از چوب و ليف خرما مي­ساختند.
  • 5- دو عدد تشك كه يكي پشمي و ديگري از ليف خرما تهيه شده بود.
  • 6- چهار عدد بالش كه از پشم و خرما پر شده بود.
  • 7- پرده­ي خانگي
  • 8- حصيري براي فرش خانه
  • 9- آسياب دستي

10-كاسه ي مسي

    11-مشكي از پوست

     12-كاسه چوبي براي شير

       13-ظرف مخصوص آب

14- آفتابه براي وضو

15-دو بازوبند نقره اي

16-چند كوزه­ي سفالين

17-سبوي سبز رنگ.

ابوبكر به همراه چند نفر از اصحاب پيامبر (صلي الله عليه وآله) اين اجناس را به حضور پيامبر (صلي الله عليه وآله )آوردند. چون چشمان نازنين حضرت به آنها افتاد فرمود :خداوند به اهل بيت من بركت عطا فرمايد.

منبع :سيري در سيره ي حضرت زهرا(سلام الله)،علي اكبر بابا زاده ، ص41-40

شب قدر

شب قدر

رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود:«اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اخْتَارَ مِنَ الاَيَّامِ الجُمْعه وَمِنَ الشُهُورِ شَهرَ رَمَضانَ وَمِنَ اللَّيَالِي لَيْلَة القَدرِ ».

«خداوند از ميان روزها، روز جمعه واز ميان ماه ها، ماه رمضان و از ميان شب ها شب قدر را برگزيد».

خداوند در سوره مباركه قدر مي­فرمايد: «إنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛«ما قرآن را در شب قدر، نازل كرديم.»

اگر چه خداوند تبارك وتعالي در سوره ي مباركه­ي قدر، با اشاره به نزول قرآن در شب قدر به ارزش و اهميت اين شب مي­پردازد؛ ولي از اين آيات نمي­توان فهميد كه شب قدر، كدامين شب است. البته با توجه به آيه­ي 185سوره بقره(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي اُنْزِلَ فِيهِ القُرآنَ )؛«ماه رمضان، آن ماهي است كه قرآن در آن ماه نازل شد»، معلوم مي­شود كه شب قدر، در ماه رمضان واقع شده است.

اما باز اين سوال مطرح است كه كدام شب از شب­هاي ماه رمضان، شب قدر است؟براي جواب به اين سؤال بايد به روايات مراجعه كرد، چون تنها از آيات قرآن نمي­توان به جواب اين پرسش دست يافت.

«عَنْ اَبِي عَبْدِالله (عليه السلام)سَأَلْتُهُ عَنْ لَيْلَةِ القَدْرِ، فَقالَ: إلْتَمْسِهَا لَيْلَةَ اِحْدي  وَعِشْرِينَ وَلَيْلَةَ ثَلاثَ وَعِشْرينَ؛از امام صادق(عليه السلام)در مورد شب قدر، سؤال كردم، ايشان فرمودند:آن را در ميان شب بيست و يك وبيست وسوم جست وجو كن.»

و مستفاد از بعضي روايات هم اين است كه شب قدر، شب بيست وسوم رمضان است.

نيز شيخ صدوق مي فرمايد: «اِتَّفَقَ مَشايِخُنا رَضِيَ اللهُ عَنهُم عَلي اِنَّها لَيلَهَ ثَلاثَ وَعِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضانِ؛ مشايخ ما اتفاق دارند كه شب قدر، همان شب بيست وسوم رمضان است.

در مورد تعيين شب قدر، اين چند نظر كه همه هم مستند بر روايات بود مطرح شد و به هر حال مردد بين اين سه شب است و احتمال آن در شب بيست و سوم بيشتر است.

اما چرا شب قدر به طور دقيق معين نشده و مخفي مانده است؟

بسياري معتقدند كه مخفي بودن شب قدر در ميان شب­هاي ماه رمضان براي اين است كه مردم به همه­ي اين شب ها اهميت دهند؛ همان گونه كه خداوند، رضاي خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه­ي طاعات روي آورند و غضبش را در ميان معاصي پنهان كرده تا از همه­ي معاصي پرهيز شود، دوستانش را در ميان مردم مخفي كرده است تا همه را احترام كنند، اجابت را در ميان دعاها پنهان كرده تا به همه دعاها روي آورند، اسم اعظم را در ميان اسم­هايش مخفي ساخته تا همه را بزرگ دارند و وقت مرگ را مخفي داشته است تا در همه حال آماده باشند.»

چرا اين شب شب قدر ناميده شده است ؟

در اين كه چرا به اين شب، شب قدر گفته مي شود، سخناني از بزرگان نقل شده است؛ خداوند آن را شب قدر ناميد و ظاهر اين است كه مراد از «قدر»تقدير است.شب قدر، شب تقدير واندازه گيري است.خداوند متعال حوادث يك سال آينده (يعني از آن شب تا شب قدر آينده )را در شب قدر مقدر مي­كند، اين حوادث از قبيل زندگي و مرگ و روزي وسعادت وشقاوت و…است كه آيه ي 3 سوره دخان هم بر اين معنا دلالت دارد.

(فِيهَا يُفرَقُ كُلُ اِمرٍ حَكيمٍ اَمراً مِن عِندِنَا ِانّا كُنَّا مُرسِلينَ رَحمَهً مِن رَبَّكَ )؛

«آن شب (ليله ي مباركه ،ليلة القدر )هر امري بر اساس حكمت الهي،تدبير وجدا مي گردد(آري،نزول قرآن)فرماني بود از سوي ما،محمد(صلي الله عليه وآله)را فرستاديم.»

ومعناي «يُفرَق كل أمر حكيم» كه در آيه مي باشد، اين است كه واقعه وامري كه بايد رخ دهد، با تقدير واندازه گيري مشخص شود.

نيز گفته شده است،«شب قدر، يعني شب شرف وشب بزرگ وشأن وارزش ومقام والا، كه وقتي مي گويند:«رجل له قدر عند الناس:يعني، فردي كه نزد مردم منزلت وشرافت وبزرگي را دارا مي باشد.»

ابوبكر وراق گويد:به خاطر اين كه كسي كه صاحب قدر و مقام نيست، وقتي آن شب را احيا دارد، صاحب قدر و مقام مي شود.

(منبع:كتاب براي تمام خانواده ها،حجة الاسلام باقري طاقانكي ،استاد ناصري نژاد، ص123-122

 

 

     

فضيلت روزهاي ماه مبارك رمضان

فضيلت روزهاي ماه مبارك رمضان

ابن عباس از رسول خدا(صل الله عليه وآله)روايت كرده است كه فرمود: اگر بدانيد براي شما در ماه رمضان چيست، هر آينه خدا را زياد شكر خواهيم كرد.

روز اول: هنگامي كه شب اول ماه فرا مي­رسد، خداوند بزرگ تمام گناهان، امتم را مي­آمرزد؛ چه گناه پنهاني، چه گناه آشكار. و برايشان دو هزار درجه مي­نويسد و پنجاه شهر بنا مي­نمايد.

روز دوم: به هر گامي كه شما بر مي­داريد، عبادت و روزه­ي يك سال و پاداش يك پيغمبر نوشته مي­شود.

روز سوم: خداوند به عدد هر موي بدن شما، بارگاهي در فردوس ازدُر سفيد مرحمت مي­كند؛ كه در بالاي آن دوازده هزار خانه از نور، و پايين آن دوازده هزارخانه، و در هر خانه هزار تخت است.و بر روي هر تختي حوريه­هايي براي شما هستند. و در روز هزار فرشته در آيند كه با هر يك هديه­اي است.

روز چهارم : خداوند در بهشت هفتاد هزار قصر به شما عطا مي­فرمايد كه در هر قصري هفتاد هزار خانه و در هر خانه­اي پنجاه هزار تخت است.

روز پنجم: خداوند در جنه المأوي هزار هزار شهر به شما مرحمت مي­كند، كه هر شهري هفتاد هزار خانه، و در هر خانه هفتاد هزار سفره، و در هر سفره هفتاد هزار ظرف و در هر ظرف شصت هزار نوع غذاست كه به يكديگر شبيه نيستند.

روزششم: خداوند در دارالسلام به شما صد هزار شهر مرحمت مي­كند. كه در هر شهري صد هزار خانه، در هر خانه صد هزار اتاق، در هر اتاقي صد هزار تخت از طلا و بر هر تختي همسري از حور العين نشسته است كه سي هزار لباس بر تن دارد و با دُر و ياقوت بافته شده است كه هر يك از آنها صد كنيز دارد.

روز هفتم: خداوند در جنة النعيم پاداش چهل هزار شهيد هزار زهد، به شما عطا كند.

روز هشتم: خداوند عمل شصت هزار عابد و شصت هزار زاهد، به شما عطا كند.

روز نهم: خداوند بزرگ پاداش هزار عالم و هزار اعتكاف كننده و هزار پيكار كننده، به شما مرحمت كند.

روز دهم: خداوند پاداش بر آوردن هفتاد هزار حاجت، به شما مرحمت نمايد.

روز يازدهم: خداوند بزرگ براي شما چهار حج و عمره كه در هر حجي با پيامبري از پيامبران خدا(صلي الله عليه وآله)، و هر عمره اي با صديق يا شهيد به جا آورده شده باشد، مقرر فرموده است.

روز دوازدهم: خداوند بلند مرتبه بدي­هاي شمارا به خوبي­ها مبدل كرده و حسنات شما را چندين برابر مي­كند، و به شما به ازاي هر حسنه­اي هزار هزار حسنه مي­دهد.

روز سيزدهم: خداوند براي شما مثل عبادت اهل مدينه مي­نويسد و به اندازه­ي هر سنگ و كلوخي كه بين مكه و مدينه است، شفاعت مرحمت مي­فرمايد.

روز چهاردهم: گويا شما آدم و نوح، و بعد از آنها ابراهيم و موسي، و بعد از آنها داوود و سليمان را ملاقات نموده­ايد. و گويا با هر پيغمبري دويست سال عبادت كرده­ايد.

روز پانزدهم: خداوند بزرگ حاجت­هايي از حاجت هاي دنيا و آخرت شما را بر مي­آورد و آن چه را به ايوب مرحمت كرده است. و در روز قيامت چهل نور عطا مي­كند كه ده تاي آن در طرف راست، ده تاي آن در طرف چپ، ده تاي آن جلو وده تاي آن پشت  شماست.

روز شانزدهم: زماني كه از قبر خارج شديد، خداوند به شما شصت حله براي پوشش وشصت شتر براي سواري عطا كند، وابري فرستد كه از گرما وحرارت آن روز، شما را سايه افكند.

روز هفدهم: خداوند بزرگ مي­فرمايد : به راستي كه من آنها را با پدرانشان آمرزيدم وسختي هاي روز قيامت را از آنها بر­داشتم.

روز هجدهم: خداوند بزرگ، جبرئيل، ميكائيل،اسرافيل، ملائكه­اي كه عرش را حمل مي­كنند وبهشتيان را امر مي­فرمايد كه تا سال آينده براي امت محمد (صلي الله عليه وآله) طلب مغفرت نمايند.

روز نوزدهم: هيچ فرشته­اي در آسمان ها و زمين باقي نمي­ماند، مگر اينكه هر روز از خداي خود براي زيارت قبر­هاي شما اجازه مي­گيرند، با هر فرشته­اي هديه­اي هست.

روز بيستم: خداوند به سوي شما هفتاد هزار فرشته مي­فرستد كه شما را از هر شيطان رانده شده نگهداري كند. و براي شما به اندازه­ي هر روزي كه روزه گرفته­ايد روزه­ي صد روز را بنويسد. و ميان شما وآتش گودالي قرار دهد و به شما ثواب كسي كه تورات و انجيل و فرقان را كرامت كرده، مرحمت مي­كند، و به هر آيه­ي قرآن، هزار حوري به نكاح شما در مي آورد.و با اندازه­ي پرهاي جبرئيل، عبادت يك سال مي­نويسد و پاداش تسبيح عرش وكرسي را عطا مي­كند.

روز بيست ويكم: خداوند قبر را بر شما به مقدار هزار فرسخ، وسيع مي­نمايد. از شما تاريكي و وحشت را بر مي­دارد، قبر هاي شما را چون قبر شهدا قرار مي­دهد و صورت هاي شما را مانند يوسف (عليه السلام)، فرزند حضرت يعقوب (عليه السلام) در مي­آورد.

روز بيست ودوم: خداوند بزرگ ملك الموت را آن چنان كه به سوي انبياء مي­فرستد، به سوي شما مي­فرستد، و از شما ترس وهراس نكير و منكر را برطرف مي­سازد، وغصه­ي دنيا و آخرت را از شما دور مي­سازد.

روز بيست وسوم: شما با پيامبران (عليهم السلام) و صديقين و شهداء عبور خواهيد نمود. وگويا شما هر يتيمي از امت مرا سير نموده، و هر عرياني را پوشانيده­ايد.

روز بيست وچهارم: شما از دنيا نمي­رويد مگر آنكه هر فردي از شما جاي خود را در بهشت مي بيند. و به هر فردي ثواب هزار مريض و هزار غريب كه به خاطر طاعت خداي بزرگ از ديار خود خارج شده باشند، داده مي­شود. و به شما ثواب هزار بنده آزاد كردن از فرزندان اسماعيل(عليه السلام) را مي­دهد.

روز بيست وپنجم: خداوند بزرگ براي شما در زير عرش هزار بارگاه سبز كه بر سر هر بارگاهي سايباني بزرگ از نور است، بنا كند. در آن هنگام خداي بزرگ مي­فرمايد: اي محمد(صلي الله عليه وآله)منم پروردگار شما، وشما بندگان من. در اين گنبدها در سايه­ي عرش من قرار گيريد و بخوريد و بياشاميد و نوش جانتان. پس شما را ترس نيست و غمگين نخواهيد بود.خداوند مي­فرمايد: اي محمد سوگند به عزت و جلالم هر آينه شما را به سوي بهشت خواهم برد، كه اولين وآخرين شما در شگفت آيند، و براي هر يك از شما هزار تاج از نور قرار مي­دهم. و بدون حساب وارد بهشت خواهيد شد.

روز بيست وششم:خداوند با رحمت به سوي شما نظر كند پس همه ي گناهانتان به غير از خونريزي و حق الناس را مي­آمرزد.

روز بيست وهفتم: گويا شما هر مؤمنه و مؤمنه اي را ياري نموده، و هفتاد هزار برهنه را پوشانيده، و هزار پيكار كننده را خدمت كرده، وهر كتابي كه خداوند بزرگ بر پيغمبرانش (عليهم السلام) نازل فرموده قرائت كرده­ايد.

روز بيست وهشتم: خداوند بزرگ در جنة الخلد صد هزار شهر از نور قرار مي­دهد، و در جنة المأوي صد هزار منبر از مشك، درون هر منبر هزار خانه از زعفران و در هر خانه­اي هزار تخت از در وياقوت و بر هر تختي همسري از حورالعين مرحمت فرمايد.

روز بيست ونهم: خداوند بزرگ هزار هزار محله، درون هر محله اي بارگاهي سفيد و نوراني، در هر بارگاهي تختي از كافور سفيد و بر روي آن هزار فرش از سندس سبز، و روي هر فرشي زني بسيار زيبا و چشم مشكي است كه هفتاد هزار حله بر تن دارد بر سرش هشتاد هزار روپوش قرار داشته كه هر روپوش با در وياقوت آراسته شده باشد.

روز سي ام: خداوند به هر روز كه بر شما گذشته، ثواب هزار شهيد و هزار صديق دهد، و عبادت پنجاه سال و روزه ي دو هزار روز بنويسد. و براي شما به عدد آنچه رود نيل مي روياند ، درجه بالا مي­برد.و از ترس پل صراط وروز قيامت در امان دارد. و در بهشت كه ريان ناميده مي­شود، در روز قيامت باز نخواهد شد، اما براي مردان و زنان روزه دار گشوده خواهد گرديد.

زندگينامه حضرت خديجه عليها السلام

خديجه ام المؤمنين 15 سال قبل از ميلاد رسول اكرم -صلي الله عليه وآله- به اين جهان قدم نهاد.

خديجه دختر خويلد از پدر و مادري قريشي زاده شد، پدرش خويلد فرزند اسد بن عبدالعزي بود. مادر حضرت خديجه «فاطمه» دختر «زائده بن اصم» بود كه نسبش به «لوئي بن فهر ابن غالب» مي­رسيد.

حضرت خديجه -سلام الله عليها- در آغاز جواني با «ابوهاله تميمي» ازدواج كرد كه حضرت، از وي صاحب يك پسر به نام «هند بن ابي هاله» شد. هند بن ابي هاله در جنگ بدر و به قولي در جنگ احد حضور داشت و در جنگ جمل همراه علي-عليه السلام- بود و به شهادت رسيد، اما ابوهاله تميمي هنوز جوان بود كه از دنيا رفت و خديجه را با ثروت هنگفتي تنها گذاشت.

در كتب تاريخي القابي به حضرت خديجه -سلام الله عليها- نسبت داده شده كه شامل موارد ذيل مي باشد: طاهره يا بانوي پاك سرشت و پاك منش، سالار بانوان قريش، بانوي پربركت يا «مبارك»، سالار زنان گيتي، بانوي راستي و درستي، بانوي بلند مرتبه، ام الايتام يا مادر بينوايان و يتيمان عرب.

حضرت خديجه -سلام الله عليها- 15 سال قبل از بعثت با رسول اكرم ازدواج كرد در آن زمان پيامبر 25 سال داشتند و حضرت خديجه به نقلي چهل ساله بودند، حضرت خديجه كسي بودند كه چهل سال در پيچ وخم هاي زندگي خود را ساخت تا روزي بتواند با محبوبي واقعي ازدواج كند. خديجه مهريه­اش را از مال خودش داد و به پيامبر عرض كرد: خانه خانه­ي توست و من كنيز تو هستم.

خديجه كبري  پس از ازدواج با پيامبر بسيار تنها شد چرا كه زنان مكه به خاطر اين كارش با او قطع رابطه كردند، اما اين تنهايي با تولد فرزندانش تمام شد.

خديجه اولين كسي بود كه به اسلام ايمان آورد و هفت سال اوليه اسلام كسي جز او و حضرت علي -عليه السلام- پشت سر پيامبر نماز نمي­خواندند.

خديجه در تمامي مشكلات و حوادث شريك پيامبر بود، هر چقدر مشركان پيامبر را اذيت مي­كردند و به او فحش وناسزا مي­گفتند و خديجه -سلام الله عليها- دل پيامبر را تسكين مي­داد و به او آرامش مي­بخشيد. خديجه كبري -سلام الله عليها- علاوه بر تأثير­گذاري بر روحيه پيامبر از جهات مالي نيز به كمك پيامبر و دين اسلام شتافت.

سپس در روز دهم ماه مبارك رمضان در سال دهم بعثت در شعب ابي طالب در سن 65 سالگي روح خديجه از قفس تن رها شد و نزد ملكوت اعلي آرام گرفت خديجه -سلام الله عليها- از دنياي فاني رخت بر بست، وي از قلب همسر بزرگ و با وفايش هرگز نرفت. خديجه را در منطقه­اي نزديك مكه به نام حجون دفن كردند و پيامبر اين سال را به خاطر از دست دادن دو ياور خود خديجه و ابوطالب عام الحزن يعني سال غم و اندوه ناميد. پيامبر به مدت دو روز بر مرگ خديجه مي­گريست و چند روزي را از خانه بيرون نيامد.

برگرفته از تحقيق پاياني «نقش حضرت خديجه -سلام عليها- در تاريخ اسلام»، خانم فاطمه مهرابي، تاريخ دفاعيه1385

ميهمانان گرامي فرصتها را غنيمت شمريد

شيخ عباس قمي در كتاب مفاتيح الجنان مي­فرمايد: ماه رمضان ماه خداوند عالميان است و شريفترين ماهها است و ماهي است كه درهاي آسمان و درهاي بهشت و رحمت گشوده مي­شود و درهاي جهنم بسته مي­شود و در آن شبي است كه عبادت در آن بهتر است از عبادت هزار ماه، پس تأمل نما كه چگونه خواهي بود در شب و روز خود، و چگونه نگاه ميداري اعضاء و جوارح خود را از معصيتهاي پروردگار خود و مبادا شبها در خواب باشي و روزها غافل از ياد خدا، همانا در خبر است كه درآخر هر روز از روزهاي ماه رمضان در وقت افطار حق تعالي هزار هزار كس را از آتش جهنم آزاد مي­كند، و چون شب جمعه و روز جمعه مي­شود در هر ساعتي هزار هزار كس را از آتش جهنم آزاد مي­كند، پس اي عزيز! مبادا بيرون رود ماه رمضان و گناهان تو باقي مانده باشد و در هنگامي كه روزه داران مزدهاي خود را بگيرند تو از جمله محرومان و زيانكاران باشي و تقرب بجوي بسوي خداوند تبارك وتعالي به تلاوت كردن قرآن مجيد در شبها و روزهاي اين ماه و به ايستادن به نماز وجِد و جهد كردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضيلت و كثرت استغفار و دعا و… .

فضيلت ماه مبارك رمضان

   شيخ صدوق به سند معتبر روايت كرده از امام رضا-عليه السلام- كه فرمود: حضرت رسول-صلي الله عليه و آله و سلم- در خطبه­اي فرموده: ايها الناس بدرستي كه رو كرده است به سوي شما ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، ماهي است كه نزد خدا بهترين ماهها است و روزهايش بهترين روزها است و شبهايش بهترين شبها است، و ساعتهايش بهترين ساعتها است و آن ماهي است كه  شما را در آن به سوي ضيافت خدا خوانده­­اند و در آن از اهل كرامت خدا گرديده­ايد، نفسهاي شما در آن ثواب تسبيح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاي شما در آن مقبول است و دعاهاي شماها در آن مستجاب است.

   پس سؤال كنيد از پروردگار خود به نيتهاي درست و دلهاي پاكيزه از گناهان و صفات ذميمه كه توفيق دهد شما را براي روزه داشتن آن و تلاوت كردن قرآن در آن، بدرستيكه شقي و بد عاقبت كسي است كه از آمرزش خدا در اين ماه عظيم محروم گردد و با گرسنگي و تشنگي در اين ماه، تشنگي و گرسنگي روز قيامت را ياد كنيد و بر فقيران و مسكينان خود تصدق كنيد و پيران خود را تعظيم نمائيد و كودكان خود را رحم كنيد و خويشان خود را نوازش نمائيد و زبانهاي خود را از آنچه نبايد گفت نگاه داريد و ديده­هاي خود را از آنچه نظر كردن به سوي آن براي شما حلال نيست بپوشيد و گوشهاي خود را از آنچه شنيدن آن براي شما حلال نيست باز داريد و با يتيمان مردم مهرباني كنيد تا بعد از شما با يتيمان شما مهرباني كنند و از گناهان خود به سوي خدا بازگشت كنيد و دستهاي خود را به دعا در اوقات نمازهاي خود بلند كنيد زيرا كه وقت نمازها بهترين ساعتها است، حقتعالي در اين اوقات به رحمت به سوي بندگان خود نظر مي­كند و هرگاه او را مناجات كنند به ايشان جواب مي­گويد و هرگاه او را ندا كنند به ايشان لبيك مي­گويد و هرگاه او را بخوانند، مستجاب مي گرداند.

فضيلت ماه شعبان و بهترين عمل در آن

   بدان كه شعبان ماه بسيار شريفي است و منسوب است به پيامبر اكرم-صلي الله عليه وآله وسلم- وآن حضرت اين ماه را روزه مي­داشت و وصل مي­كرد به ماه رمضان و مي­فرمود: شعبان ماه من است هركه يك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت ، او را واجب شود. 

   هر روز هفتاد مرتبه بگوييد: استغفرالله و اسئله التوبة. از روايات مستفاد مي­شود كه بهترين دعاها و ذكرها در اين ماه استغفار است و هر كه هر روز از اين ماه استغفار كند هفتاد مرتبه، مثل آن است كه هفتاد هزار در ماههاي ديگر استغفار كند.   

شهربانو مادر امام سجاد -عليه السلام-

شهربانو مادر امام سجاد -عليه السلام-

   امام سجاد -عليه السلام- در روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال 38 ه.ق ديده به جهان گشوده است.

  شهربانو مادر امام زين العابدين و همسر امام حسين-عليه السلام- است. وي دختر يزدگرد بود و در زمان خلافت عمر، جزء اسيران ايراني به مدينه آورده شد. او آزاد شد و از ميان خواستگاران، حسين بن علي-عليه السلام- را برگزيد. ايرانيان از اين جهت با اهل بيت پيامبر- عليهم السلام-، احساس خويشاوندي مي­كردند. نامش شهربانويه وشاه زنان هم گفته شده است.

                                                                                                                             (كتاب فرهنگنامه ي عاشورا، ص 115 )

ام البنين مادر حضرت ابا الفضل عليهما السلام

   حضرت اباالفضل عليه السلام در چهارم شعبان سال 26 ه. ق متولد شد .

  مادر حضرت ابا الفضل -عليه السلام- و همسر اميرالمؤمنين پس از شهادت حضرت فاطمه -عليها السلام- نامش «فاطمه بنت حزام» ، از قبيله­ي «بني كلاب» و خواهر «لبيد» شاعر بود. زني بود با شرافت، از خانواده­اي ريشه­دار و دلاور و نسبت به فرزندان حضرت زهرا نيز بسيار مهربان بود. ثمره­ي ازدواج حضرت علي (عليه السلام) با او چهار پسر بود، به نامهاي: عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، كه هر چهار فرزندش روز عاشورا در ركاب سيدالشهدا به شهادت رسيدند.

                                                                                                                          (كتاب فرهنگنامه ي عاشورا، ص91)

 

فضیلت ماه رجب

فضيلت ماه رجب

ماه رجب وماه شعبان وماه رمضان در شرافت تمامند وروايت بسيار در فضيلت آنها وارد شده، بلكه از حضرت رسول (صلي الله عليه وآله) روايت شده كه ماه رجب، ماه بزرگ خداست وماهي در حرمت و فضيلت به آن نمي­رسد، و قتال با كافران در اين ماه حرام است، رجب ماه خداست، و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است، كسي كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودي بزرگ خدا گردد و غضب الهي از او دور گردد و دري از درهاي جهنم بر روي او بسته گردد و از حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) منقول است كه هر يك روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم يكساله راه از اودور شود، و هر كه سه روز از آن را روزه دارد بهشت او را واجب گردد.

وهمچنين فرمود: كه رجب نام نهري است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين­تر، هر كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد البته از آن نهر بياشامد، و از امام صادق(عليه السلام) منقول است كه حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) فرمودند: كه ماه رجب ماه استغفار امت من است، پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است. و رجب را اصب مي­گويند زيرا كه رحمت خدا در اين ماه بر امت من بسيار ريخته مي شود، پس بسيار بگوئيد: اَستَغفراللهّ وّاَسئلُهُ التَوبّةّ. و بدانكه از براي روزه ي ماه رجب فضيلت بسيار وارد شده است و روايت شده كه اگر شخص قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه اين تسبيحات را بخواند تا ثواب روزه ي آن را دريابد:سُبحانَ الِالهِ الجَليلِ،سُبحانَ مَن لا يَنبَغي التَسبيحُ اِلالَه ،سُبحانَ الاَعزِ الاّكرّم ِ،سُبحانّ مّن لّبسّ العزّ وّهُوّلّه اّهل.وهر روز از ماه رجب در صبح وشام در عقب نمازيك بار دعاي :يا مَن ارجُوهُ لِكُلِ خير…..(در كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي ،ص267)

 

کاروان کربلا

شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسين (ع) روي دل با کاروان کربلا دارد حسين (ع)
از حريم کعبه جدش به اشکي شست دست مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين
ميبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظيم بيش از اينها حرمت کوي منا دارد حسين
پيش روراه ديار نيستي کافيش نيست اشک و آه عالمي هم در قفا دارد حسين
بسکه محملها رود منزل به منزل با شتاب کس نمي‌داند عروسي يا عزا دارد حسين
رخت و ديباج حرم چون گل به تاراجش برند تا بجائي که کفن از بوريا دارد حسين
بردن اهل حرم دستور بود و سر غيب ورنه اين بي‌حرمتيها کي روا دارد حسين
سروران،‌پروانگان شمع رخسارش ولي چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسين
سر به تاج زين نهاده راه‌پيماي عراق مي‌نمايد خود که عهدي با خدا دارد حسين
او وفاي عهد را با سر کند سودا ولي خون به دل از کوفيان بي‌وفا دارد حسين
دشمنانش بي‌امان و دوستانش بي‌وفا با کدامين سر کند مشکل دو تا دارد حسين
سيرت آل علي با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما يکي صورت نما دارد حسين
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مي‌کند عزت و آزادگي بين تا کجا دارد حسين
دشمنش هم آب مي‌بندد به روي اهل بيت داوري بين با چه قومي بي‌حيا دارد حسين
بعدازاينش صحنه‌هاو پرده‌هااشکست وخون دل تماشا کن چه رنگين سينما دارد حسين
سازعشق است وبه دل هرزخم پيکان زخمه‌ئي گوش کن عالم پراز شور و نواداردحسين
دست آخر کز همه بيگانه شد ديدم هنوز با دم خنجر نگاهي آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش کردم تا چه خواهد از خدا جاي نفرين هم بلب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين گو بيا بنشين به چشم شهريار کاندرين گوشه عزايي بي‌ريا داردحسين

نام شاعر:شهريار

عیدغدیرخم،عیدآل محمد

روز عيد غدير و عيد الله اكبر وعيد آل محمد عليهم السلام است وعظيم ترين اعياد است و حق تعالي پيغمبري را مبعوث نفرمود.

مگر آن كه عيد كرده است اين روز را وحرمت آن را دانسته است و نامش در آسمان روز عهد عهود است و نامش در زمين روز ميثاق مأخوذ وجمع مشهود است.

در حديث ابن ابي نصربز نطي از حضرت رضا (عليه السلام) كه فرمود:

اي پسر ابي نصر هر كجا باشي سعي كن كه روز عيد غدير نزد قبر مطهر حضرت امير المومنين(عليه السلام) حاضر شوي بدرستي كه خدا در اين در اين روز از هر مردمومن و زن مومنه گناه شصت ساله ايشان را مي آمرزد و در اين روز از آتش جهنم دو برابر آنچه  در ماه رمضان وشب قدر وشب فطر آزاد كرده است آزاد مي كند و يك درهم كه در اين روز برادران مومن بدهي برابر است با هزار درهم كه  دراوقات ديگري بدهي.

عیدغدیر برتمام شعیان حضرتش مبارک.

 

 

مختصری اززندگینامه امام هادی

 

 

حضرت امام علی النقی ،ملقب به هادی ،فرزند امام جواد در 15 ذیحجه سال 212 هجری در مدینه به دنیا آمد.نام مادر بزرگوارش ،سمانه ،معروف به سیده است.آن حضرت ودر3 رجب سال 254 در42 سالگی در شهر سامرا براثر زهری که به دسیسه ی « معتز» ،خلیفه ی عباسی توسط «معتمد » عباسی ،به آن حضرت خوراندند به شهادت رسید

 

 

امام هادی درحدیثی زیبا فرمودند : « ازکسی که براو خشم گرفته ای ،صفا وصمیمیت مخواه ؛وازکسی که به او خیانت کرده ای ،وفا مطلب وازکسی که به او بدبین شده ای ،انتظارخیرخواهی نداشته باش ،که دل دیگران برای تو همچون دل آنهاست . (مسندالامام الهادی،ص 305)

 

اعمال عیدقربان

اعمال روز عيد اضحي
روز دهم، روز عيد قربان است و بسيار روز تشريفي و اعمال آن چند چيز است:
1)اول غسل است در اين روز سنت موكد است وبعضي ازعلماء آن را واجب دانسته است.
2)نماز عيد است به همان نحو كه در عيد فطر ذكر شد. ليكن در اين روز مستحب است كه افطاربعد از نماز از گوشت قرباني باشد.
3)خواندن دعايي كه وارد شده پيش از نماز¬عيد وبعد از آن و در اقبال ذكر شده وشايد بهترين دعاي اين روز دعا هاي چهل و هشتم صحيفه كامل باشد كه اول آن : اللهم هذا يوم مبارك وپس از آن بخواند دعاي چهل وششم يا من يرحمُ من لا يرحم العباد
4)خواندن دعاي ندبه است.
5) قرباني كه سنت موكد است.
6) خواندن تكبيرات است براي كسي كه در منيِ باشد عقيب پانزده نماز كه اولش نماز ظهر روز عيد است وآخرش نماز صبح روز سيزدهم وكساني كه در ساير شهرها هستند بخوانند عقيب ده نماز از ظهر روز عيد تا صبح داوز دهم وتكبيرات موافق روايت صحيح در كافي اين است:
الله اكبرالله اكبر، لا اله الا الله والله اكبر، الله اكبر ولله الحمد، الله اكبر علي ما هدينا، الله اكبر علي ما رزقنا من بهيمه الانعام والحم لله علي ما ابلا نا ومستحب است تكرار اين تكبيرات عقب نماز ها بقدر امكان وخواندن بعد از نوافل.

روزعرفه واعمال آن

 

 


روزنهم روز عرفه واز اعياد عظيمه است اگرچه به اسم عيد ناميده نشده است وروزي است كه حق تعالي بنده گان خويش را به عبادت وطاعت خويش خوانده.وموايد وجود خويش را براي ايشان گسترانيده. وشيطان را در اين روز خوار و حقير تر و رانده تر وخشمناكترين خواهد بود.

 

روايت شده كه حضرت امام زين العابدين «علیه السلام »شنيد در روز عرفه صداي سايلي راكه از مردم سوال مي نمودفرمود واي بر تو آيا از غير خدا سوال مي كني در اين روز؟وحال آنكه اميد مي روددر اين روز براي بچه هاي در شكم آنكه فضل خدا شامل حال آنها شود وسعادتمند شوند.

 

واما اعمال امروز:

 

1}غسل

 

2}زيارت اما م حسين{ع}كه مقابل هزار حج وهزار عمره وهزار جهادبلكه بالاتر است.واگر كسي دراين رو ز توفيق يابدكه در زير قبه ي مقدسه آنحضرت باشد ثوابش كمتر از كسي كه در عرفات باشد نيست بلكه زياده ومقدم است.

 

3}بعد از نما ز عصرپيش از آنكه مشغول خواندن دعاي عر فه شود دو ركعت نماز به جا آورددر زير آسمان واعتراف و اقراركند نزد حق تعالي به گناهان خود تا فاِئز شود به ثواب عر فات وگناهانش آمرزيده شود پس مشغول شود به اعمال وادعيه عرفه .مستحب است روزه روز عرفه براي كسي كه ضعف پيدا نكند از دعا خواندن ومستحب است غسل پيش از زوال و زيارت امام حسين در روز وشب عرفه و چون وقت زوال شد به زير آسمان رود و نماز ظهر وعصر را با ركوع وسجود نيكو به عمل آورد.

 

خواندن دعاي امام حسين(عليه السلام).

 

الحمد لله الذي ليس لقضائه وافع، و ….

 

اعمال شب وروز عيد مبعث

 

 

 

 

 27 رجب سالروزبعثت حضرت محمد(ص) از روزهای خوب و متبرکی است که اعمالی برای شبو روز آن ذکر شده تا امکان بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر از این فرصت معنوی فراهمشود.

 

شب مبعث از شبهای متبرکه است و برای آناعمالی ذکر شده:

 

* در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (ع) روایتشده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شببیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شباعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سالمی برد.

 

در مورد این عمل آمده: پس از نماز عشاء هر ساعتى ازشب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد وسوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.

 

نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد ازسلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یااَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفتمرتبه بخوان.

 

بعد از اتمامنماز این دعا خوانده شود:

 

اَلْحَمْدُ لِلّهِالَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَلَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّىاَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِمِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَالاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن  تُصَلِّىَ عَلىمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ

 

ستایش خاص خدایى استکه نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى وبه بزرگى کامل بزرگش شمار، خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایههاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتربزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام وتمامت….

 

پس بخوان هردعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش .

 

*انجام غسلدر این شب مستحب است.

 

*زیارت حضرتامیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال  شب عید مبعث است.

 

اعمال روزعید مبعث

عید مبعث از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است کهحضرت رسول (ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد . برای این روز  چند  عمل ذکر شده است :

 

*غسل

 

*روزه، روزعید مبعث یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابراست با روزه هفتاد سال.

 

*بسیار صلواتفرستادن.

 

*زیارت حضرترسول و امیرالمؤمنین .