موضوع: "چكيده پايان نامه ها ومقالات"

وحدت از ديدگاه آيات و روايات معصومه جعفري دانش آموخته سطح 2

 

از آغاز تاريخ همواره دو نوع سياست جريان داشته است: يكي سياست الهي بر پايه توحيد و همبستگي به رهبري پيامبران و ائمه (عليهم السلام) و عالمان راستين و ديگري سياست طاغوتي بر پايه شرك و تفرقه و جدايي به رهبري زمامداران طاغوتي و شيطاني. به همان اندازه كه حيات و بقاء حكومت اسلامي و مردمي به توحيد و همبستگي مردم بستگي دارد، حكومت طاغوتي به تفرقه و جدايي ميان مردم وابسته است. امروز استعمار گران با اعمال سياست­هاي شيطاني مي­كوشند تا با تبليغات وسيع توحيد و همبستگي مسلمانان را از بين برده و ميان امت اسلام به ويژه شيعه و سني تفرقه افكنند.

فجائع و ظلمهايي كه در طي قرون اخير بر ملتهاتي مسلمان از سوي قدرت­هاي بزرگ صورت گرفته، بر ضرورت وحدتي فراگير در ميان صفوف مسلمين ترديدي باقي نگذاشته است. مسئله اتحاد جهان اسلام را نه تنها به صورت يك فضيلت، بلكه به عنوان يك ضرورت تأكيد و تأييد مي­كند. تا آنجايي كه به جرأت مي­توان گفت اگر ملت اسلام بخواهد، موجوديت خود را حفظ كند و به انجام رسالت عظيم خود در ميان ملت­ها توفيق يابد، عواملي جز برقراري وحدتي فراگير، در سايه بازگشت به اسلام واقعي در پيش ندارد، زيرا در جهان امروز هيچ قدرتي به فكر او نبوده و ملت اسلام صرفا بايد به فكر خويش باشد، و از اين همه تجربيات تلخ درس گرفته و اختلاف و تفرقه افكني را كنار زده و در انديشه وحدت و ايجاد امت واحده با گسترش و تعليم اصول و ارزشهاي اسلامي و ارتقاء سطح آگاهي و معرفت و ايمان باشد. در اين صورت است كه نيروي حق ظهور كند و پيكره باطل را بسوزاند.

پس بر هر مسلمان دينداري لازم است براي حفظ خود و وحدت جامعه از هر گونه دفاع و تفرقه كه موجب دو دستگي هر حزب­گرايي مي­شود دوري جسته و ديگران را از اين عمل نهي كنند.

وحدت اسلامي يك وظيفه ديني است كه خداوند بر ما واجب كرده است وعوامل مختلفي مردم يك جامعه را با هم متحد مي­سازد كه در اين تحقيق به عوامل مؤثر در ايجاد همبستگي ملي و مشاركت عمومي از ديدگاه قرآن و روايات پرداخته شده است.

كليد واژه: وحدت، اتحاد، انسجام، ملي، اسلام.  

فرهنگ شهادت وآثار آن

فرهنگ شهادت وآثار آن    حميده واحدي    دانش آموخته سطح 2

فرهنگ ايثار وشهادت يكي از ارزشهايي است كه با فرهنگ عاشورايي و قيام امام حسين(عليه السلام) براي مبارزه با ظلم وستم عجين شده و از جايگاه ويژه­اي برخوردار بوده است. هر چه تاريخ به سوي آينده به پيش مي­رود، از عظمت شهادت وروحيه شهادت طلبي نه تنها چيزي كاسته نمي­شود، بلكه بر جلوه­هايش افزوده مي­گردد.

روشنگري در اين موضوع و شناساندن اين فرهنگ به مردم و تبيين دقيق اين فرهنگ، در اين مقطع از زمان، ضرورتي انكار­ناپذير است.

در تمام جوامع بشري، ارزش­هايي وجو دارد كه بنيان اصلي فرهنگ آن جامعه را شكل مي دهند. فرهنگ ايثار وشهادت يكي از اين ارزش­ها است كه با فرهنگ عاشورايي و قيام امام حسين(عليه السلام) براي مبارزه با ظلم وستم عجين شده است.

اهميت جهاد وشهادت وشناخت زمينه هاي شكل گيري فرهنگ آن ما را بر آن مي­دارد كه چگونگي ترويج فرهنگ جهاد و شهادت را مشخص كنيم.

از آنجا كه شهيد براي خدا و در راه خدا، هستي خود را براي نجات وسعادت جامعه فدا مي كند، هر چند پاداش اصلي خود را از خداوند در يافت مي­دارد، اما بنا بر حكم عقل، جامعه نيز به لحاظ حقي كه شهيد است و بايد با تمام وجود دين خود را در قبال شهيد ايفا نمايد. يكي از رسالت­ها ومسئوليت­ها در طول تاريخ در همه عصر­ها وهمه تمدن­ها وكشور­ها انتقال دادن ارزش­هاي حاكم بر جامعه است اعتلا وانتقال ارزش­هاي اصيل فرهنگي وديني و باورهاي مطلوب اجتماعي رفتارهاي متعالي فردي وجمعي مانند نشاط وپويايي، عطوفت، استواري، عزم وتلاش از اساسي­ترين رسالت­هاي همگاني است. اميد است بشريت امكان بازگشت به رسالت معنوي و ملكوتي خود را از دست نداده وتوفيق شناخت وعمل به آن را به دست آورند.

كليدواژه:فرهنگ ،ايثار، جهاد، شهادت ، ترويج، جامعه     

نقش زنان مسلمان در پيدايش وتداوم نهضت امام حسين(عليه السلام)

نقش زنان مسلمان در پيدايش وتداوم نهضت امام حسين(عليه السلام)      

نرگس درويشي                              دانش آموخته سطح 2

قيام امام حسين(عليه السلام) از جمله نهضت­هاي اصلاحي و مقدس در تاريخ اسلام است كه پيامدهاي گوناگوني را در عرصه­هاي سياسي، اجتماعي، اخلاق و معنويت و الهام بخشي و اثر گذاري در روند مبارزه­ي مكتبي در پي­داشته است. به عبارتي اين قيام هم پيامد­هاي آني داشت كه در جغرافياي حادثه يعني حوزه اصلي يا مركزي خلافت اسلامي (عراق، حجاز، وشام) رخ نمود و اوضاع ساسي موجود را دستخوش تحولاتي قرار داد و هم از جنبه الهام بخشي و تأثير گذاري در قيام­هاي بعدي و مبارزات تاريخي شيعه و علويان مؤثر بود.

قيام كربلا توانست در جامعه اسلامي هم انقلاب دروني ايجاد كند و هم انقلاب بروني (حركتها وجنبشهاي سياسي)را دامن بزند.

اين قيام در نوع خود از نظر خلق حماسه­هاي بي­بديل و نمايش هنرهاي جاودانه انساني و ظهور كمالات معنوي و تبليغ عملي رسالت الهي بي­همتاست. جلوه­هاي ويژه بسيار و پيام ناب فراوان دارد كه پس از گذشت چندين قرن همچنان اين جلوه­ها روشن و پيام­ها سودمند ومورد استفاده است و آنچه كه اين نوشتار به آن پرداخته است علل ماندگاري اين قيام و پيام آن است كه مي­توان به نقش زنان اشاره كرد چرا كه با دقت و تأمل در زواياي قيام چه قبل وچه بعد از آن به اين نتيجه مي­رسيم كه نقش زنان بسيار بارز و ارزنده است كه اگر غير از اين بود اين قيام نيز مانند ديگر قيامها نامي از آن نمانده بود. در اين قيام اگر چه ظاهرا"پيروزي با سپاه كفر بود اما در ادامه و با پيام رساني­هاي زنان و اسيران نتيجه تغيير كرد كه باز هم اگر غير از اين بود قيام­هاي بعدي كه با تأسي از اين قيام بود به پيروزي نمي­رسيد و اگر پيام رساني حضرت زينب (سلام الله) و ديگر زنان كاروان كربلا در آن بحبوحه­ي رنج و داغ نبود .«كربلا در كربلا مي­ماند». و انقلاب اسلامي ايران و جنگ تحميلي هشت ساله عليه ايران به پيروزي نمي­رسيد.

و قيام امام حسين (عليه السلام) الگويي است براي امام­هاي بعدي تا قيام مهدوي كه آن هم چون قيام امام حسين(عليه السلام) تفسير بارزي است از انديشه متعالي حقيقت گرا در برابر تفكر مصلحت انديشانه ي و دنيا گرايانه، تقابل دين محوري با حكومت خواهي، سياست زدگي و قدرت طلبي، رويارويي رهبري ديني با مملوكيت و اشرافيت قبيلگي و امارت دنيوي.

كليد واژه: انقلاب، جهاد، عاشورا، ولايت     

غدير شناسي وپاسخ وارده برآن

 غدير شناسي وپاسخ وارده بر آن               فهيمه عظيمي                       دانش آموخته سطح 2

موضوع اصلي تحقيق غدير شناسي و پاسخ به شبهات وارده بر آن مي­باشد.غدير واقعه­اي است كه در حجه الوداع روز هجدهم ذي الحجه در محلي به نام غدير­خم كه در نزديكي جحفه قرار دارد، به وقوع پيوست وطي آن پيامبر (صلي الله عليه وآله) امير المؤمنين(عليه السلام)علي بن ابي طالب(عليه السلام) را به جانشيني خود منصوب فرمود.

انتخاب امام علي (عليه السلام) به عنوان جانشين وسرپرست جامعه تنها مربوط به واقعه­ي غدير نمي­باشد چرا كه پيامبر در موقعيت­هاي متفاوت انتخاب امام علي (عليه السلام) را به عنوان جانشين خود مطرح مي­فرمودند.همانطور كه انبياء گذشته براي به نتيجه رساندن رسالتشان جانشيناني را براي خود قرار دادند. در قرآن و روايات به صراحت به مسئله­ي غدير پرداخته شده و آن را بيان كرده­اند.

در قرآن دو آيه­­ي ابلاغ (67مائده) و اكمال(3مائده)به اين مسئله پرداخته كه هر دو با محوريت امر مهم «ولايت» در روز غدير نازل شده است و در روايات ائمه معصومين (عليهم السلام) اين مسئله بيان شده از جمله احتياجات امام علي (عليه السلام) در جلسه­ي شورا و در زمان خلافت عثمان و موارد ديگري كه در متن به آنها اشاره خواهد شد. و بزرگان و عالمان ديني اعم از شيعه وسني نيز در اين باره سخناني را بيان كرده­اند.

حديث غدير، حديثي است با سند متواتر حتي علماي اهل سنت، حديث غدير و متواتر بودن آن را پذيرفته­اند آنان براي گريز از پذيرش ولايت و خلافت بلافصل امير المؤمنين(عليه السلام) تنها يك راه در پيش دارند آن هم ايجاد شك و ترديد در مفهوم حديث غدير است و همين مسأله باعث ايجاد شبهاتي در مفهوم حديث غدير شده است از جمله­ي اين كه مولي را به محبت و دوستي معنا مي­كنند كه در پاسخ آنها بايد گفت، با توجه به قرايني كه در آيه وجود دارد مولي جزء به معنا سر پرست نمي­تواند باشد.از جمله اموري كه موجب جاودانگي داستان غدير گشته، عيد قرار دادن آن است. به خاطر اهميت برپايي اين جشن روايات زيادي از معصومين(عليهم السلام) در اين زمينه وارد شده است كه آثار و بركات فراواني را براي اين جشن برشمرده اند، از جمله:

مضاعف شدن محبت پيروان اهل بيت (عليه السلام) نسبت به خاندان رسالت، زنده نگه داشتن ياد خدا، مستحكم كردن ايمان وارادت نسبت به خدا و اولياي الهي، وهابيان حتي نسبت به برگزاري جشن غدير، شبهاتي مطرح مي­كنند كه در پاسخ آن ها بايد گفت: اساس عبادت، اعتقاد به ربوبيت و يگانگي خداست در حالي كه با بزرگداشت غدير در صدد اثبات يگانگي خداوند و ربوبيت او نيستيم.

كليد واژه:خطبه، ولايت، غدير، شبهه     

چكيده پايان نامه :بررسي زندگي ومضامين شعري حافظ

چكيده پايان نامه: بررسي زندگي ومضامين شعري حافظ          فاطمه فاطمي              دانش آموخته سطح 2 

جهاني معترف است كه حافظ، چيره دست­ترين استاد فرزانه و بي دليل صنعت غزلسرائي فارسي است حافظ و شعرهايش آثار كدورت دنياي آكنده از دود و غبار و رنجهاي دروني را از روح ميزدايد و زيبايي تجليات او و ملامت كلام وي روان را تحت تأثير قرار مي­دهيد، حافظ نابغه ايست كه با غزليات خود در وجود همه چه برگزيدگان و چه كوته بينان شود واستغناء و حرميت وعشق و ايمان را به هم درمي­آميزد .او ستايشگري است از نور زندگي و نمايشگر شايسته است از همه آرزوهاي بشري، همان تپش خارق العاده و انديشه­هايش وي را در رديف  و همپايه اولياء قرار مي­دهد.

غزليات دلنشين وگفته­هاي برنغز و شيواي حافظ يكي از بهترين شاهكارهاي جاويدان بشريت است كه تا دنيا برپاست و بشريت برجاست پايدار خواهد بود. غزليات حافظ همچون اقيانوسي بيكران است كه هر كس به ميزان عشق و ذوق ودرك خود از ژرفاي انديشه مواج و گفته­هاي خيال انگيزش گوهرهاي درخشان اميد وآرزوي خود را به دست مي­آورد، او حكيمي متفكر و تفكر انگيز است، فرزانه­اي است داراي انديشه­هاي حكمي و عرفاني احساسات و عواطف ژرف انساني، وقتي از علامه قزويني مي­پرسند كه اگر بخواهند مجسمه­اي از بزرگترين شاعر هر مملكتي را به عنوان يادبود در محلي نصب كنند و به هر كشور و ملتش فقط حق انتخاب يك نفر را تقويض كنند وآن را به عنوان ملك الشعراي آن كشور بپذيرند شما در مورد شاعرالشعراي ايران چه كسي را برخواهيد گزيد؟او پاسخ مي­دهد.«تنها كسي كه اشعارش در برگيرنده كليه محاسن لفظي و معنوي شعر و مشاعريت و واجد كليه مزاياي مقصوره وكلام زيبنده و بر بلاغت است و هر گونه الهامات عاليه و حقايق موجود در كلام زيبا دارد و شخصي كه فصيح_ترين وبليغ ترين ترانه هاي انساني را براي همه ادوار چه دوره هاي گذشته وچه اعصار مياني وحال سروده است و در مقايسه با كليه ستارگان بر تلألم شعر و شاعري در جهان همچون خورشيد تابناكي مي­درخشد وعاري از هرگونه ترديد و دودلي است، كسي نيست جز وجود ذيجود خواجه شمس الحق محمد حافظ شيرازي را كه خدايش بيامرزد و روح بزرگش شاد و مطهر باد.

كليد واژه:غزل، مدح، تضمين، خرابات، دير، عرفان          

يهود وصهيونيسم جهاني

 

عنوان :يهود وصهيونيسم جهاني                           الهام دهرمي   دانش آموخته سطح 2

موضوعي كه به آن پرداخته شده، «يهود وصهيونيسم جهاني» بوده است. لفظ«يهود» جمع است و مفرد آن يهودي منسوب به يهودا (قبيله وناحيه) است و به تيره اي از ساميان كه عبرانيان يا بني اسرائيل، و از ديني كليمي يا موسوي خوانده مي­شوند، اطلاق مي­گردد. از كارشكني­هاي بسيار روشن يهود، به ويژه علمايشان ايجاد شبهه در كتاب آسماني قرآن كريم است. يهود درباره­ي اين كتاب الهي مي­گفتند: مطالب قرآن همه از تورات گرفته شده است، بدين صورت كه آيات تورات را تحريف كرده­اند و به صورت آيات قرآني درآورده­اند، علاوه بر اين در قرآن، تناقضات و مطالب مخالف با هم وجود دارد.

تاريخ اسلام نمايانگر موضعگيري­هاي مختلفي در برابر آيين اسلام است. يكي از اين موضعگيري­هاي موضع اهل كتاب يعني يهود و مسيحيت نسبت به اسلام است كه با توجه به روحيه و خط مشي هر يك از دو گروه، تفاوتهاي زيادي در بين آنها وجود دارد. قانونگذاري و تشريع يكي از بزرگترين اهدافي است كه دين­هاي الهي دنبال مي­كنند. قوانين تورات و تلمود، نه تنها متأثر از قوانين اقوام و امت­هاي پيشين است و بسياري از نكات منفي اين مجموعه­ها را در خود منعكس كرده است، بلكه خود نيز مواد نامناسب و ظالمانه دارد.محور قوانين تورات و تلمود، اقتدار يهود است.

كليه جريان­هاي فكري جديد مانند جنبش استناره و اصلاحگران و محافظه كاران و دياسبورا و نيز جنبش صهيونيستي از اشكنازي­ها برخاسته است و هدف آنان ايجاد دولت اشكنازي بود، اما بعد­ها يهوديان شرق و جهان اسلام و سفارديم در اين هدف پيش افتادند. صهيونيسم، يكي ديگر از نهضت­هاي يهود است كه ريشه­هاي تاريخي خود را به زمان تخريب معبد اورشليم- در حدود سال­هاي هفتاد ميلادي-مي­رساند. پايه گذار صهيونيسم «تئودورهرتزل»مي باشد.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           

كليدواژه ها: يهود، صهيونيسم، بني اسرائيل

كارشكني هاي يهود در زمان پيامبر (صلي الله عليه وآله)

دوچهرگان در آيينه آيات و روايات

منافقان در آيات و روايات                                   اقدس محمدي- دانش آموخته سطح 2

اين تحقيق با عنوان «دوچهرگان در آيينه آيات و روايات» پيرامون نفاق و منافق و با روش كتابخانه اي به رشته تحرير در آمده است.  واژه­ي «منافق» در فرهنگ قرآن به معناي كسي است كه گفتار او با آنچه كه در دل دارد، مخالف است و به عبارت ديگر مكنون قلبي خود را پنهان مي­كند، و غير آن را اظهار مي­دارد و پديده­ي ناپسند نفاق از جمله پديده هايي است كه در طول تاريخ زندگي اجتماعي بشر و به وي‍ژه در جوامع ديني همواره مانع سير تكاملي آنها بوده است. نفاق انواعي دارد از جمله­: نفاق با خدا در اصل ايمان، نفاق با خدا در لوازم ايمان، نفاق با خدا در عبادات، نفاق با مردم.

عواملي كه موجب بيماري روحي نفاق مي­شود عبارتند از: حقارت دروني، ترس از دست دادن جان و مال و موقعيت اجتماعي، منفعت طلبي و طمع، آرزوي قدرت، عصبيت و حميت، سهل­انگاري، عادت، ستيزه جويي، سرگرم شدن به اولاد و مال دنيا؛ اين عوامل باعث مي شود، منافقان را با خصايص و ويژگي­هايي كه در قرآن و روايات اسلامي آمده همچون: عجب و تكبر، دلهره و اضطراب، هواپرستي، ارتباط و دوستي با بيگانگان، ولايت ستيزي، فرصت طلبي، فتنه­گري، اظهارات دروغ و رياكارانه، نهي از منكر و امر به معروف، استهزاء و عيب جويي مؤمنان، كينه توزي، پيمان شكني، خمودي و ناسپاسي، پارسايي دروغين-كه در اعمال و رفتارشان آشكار و نمايان است- از مؤمنين و ساير اقشار جامعه باز شناخت.

قرآن كريم افزون بر تبيين اوصاف و ويژگي­هاي منافقان، مثال هايي هم براي حالات آنها بيان نموده است.

نفاق داراي پيامدهاي بسيار خطرناك دنيوي و اخروي مي­باشد كه مي­توان به چند مورد از آنها اشاره كرد: تباهي ايمان، رسوايي وخواري، عدم قبولي اعمال منافقان، كوردلي، نا اميد كردن مردم و جدايي آنان از نظام، ترويج فساد، ايستادگي در برابر حق؛ لذا مداومت بر صفت نفاق مي­تواند سبب بسياري از محروميت­ها گردد و در آخرت نيز جايگاه منافقان، بدترين و پست­ترين نقطه دوزخ مي باشد. البته اين بيماري همانند ساير بيماري­ها قابل درمان است كه با بهره­گيري از قرآن و دعا، تفكر در مفاسدي كه مترتب بر اين رذيله است و جديت وكوشش در مقام عمل براي دور شدن از اين صفت زشت مي توان آن را درمان كرد.

كليدواژه­ها: دوچهرگان، نفاق، منافق، اسلام،   

 

سیره اخلاقی - سیاسی امام علی علیه السلام

سيره اخلاقي - سياسي امام علي عليه السلام            زينب فرهادي - دانش آموخته سطح 2

موضوعي كه به آن پرداخته شده «سيره اخلاقي- سياسي امام علي عليه السلام» است.سيره به معناي طريقه، روش، سنت، مذهب، خو، عادت، خلق، ترتيب و نظام است. در اصطلاح تاريخ نويسان به تاريخ جنگها وغزوات، نحوه وشيوه­هاي سلوك و رفتار و سبك و متد و اخلاقيات افراد در عرصه­هاي گوناگون مي­گويند.

  حضرت علي-عليه السلام- از زمان ظهور اسلام همواره در جبهه­ي حق بود و رفتار وشجاعت و جوانمردي اش تصويري زيبا از اسلام را متجلي مي­كرد.او جلوه­ي واقعي وكامل حق به شمار مي­آيد. در كردار، جهاد، ايثار، پاسداري از اسلام، ايمان و عمل صالح، عالي­ترين نمونه از تربيت شدگان مكتب قرآن و رسول بود. يكي از ويژگي­هاي علي-عليه السلام- عبادت اوست و به جرأت مي­توان گفت كه علي -عليه السلام- بعد از رسول خدا عابدترين مرد تاريخ است وهيچ كس در نماز شب وخواندن نافله وادعيه وروزه داري به پاي او نمي­رسد.

  مراد از اخلاق سياسي، به بازي گرفتن اخلاق ازسوي سياستمداران يا سياسي كردن اخلاق نيست، بلكه مراد اخلاقي كردن سياست يا تنظيم روابط سياسي، اجتماعي، اقتصادي بر پايه اخلاق و عدالت است. جنگ اميرمؤمنان -عليه السلام-  با معاويه، نبرد دو طرز فكر كاملا الهي با شيطاني وجنگ اخلاق با بي اخلاقي بود؛ همان طور كه مهم­ترين منبع انديشه وعمل امام، اعتقاد مطلق وي به اصول اسلامي واخلاقي است.

 حضرت علي در حكومت خود به شدت ازخشونت وخونريزي پرهيز و ابا داشتند واساساً خشونت و خونريزي با اهداف و مباني فكري حضرت سازگار نبود. تأمين آزادي مخالفان سياسي، به عنوان يك الزام اخلاقي در سيره امام علي- عليه السلام- مشهود است و حد و مرز اين آزادي تا جايي بود كه به روي مخالف دست به شمشير نبرد و عملا خشونت نورزيد.

   كليدواژه ها:  امام علي-عليه السلام-، سياست، اخلاق، سيره، عدالت         

تاثیرتغذیه براخلاق ورفتار

 

عنوان تحقیق : تاثیرتغذیه براخلاق ورفتار

محقق : صدیقه هوشیار

نقش تغذیه در قرآن کریم

 

در قسمتی از آیات قرآن کریم، عمل نیکو یا نهی از رفتارهای زشت، بعد ازدستور و توصیه به بهره مندی از غذاهای حلال و پاک، آمده که نشان می‌دهدغذای پاک و حلال با رفتار پسندیده و ناپسند انسان در ارتباط است.
به عنوان نمونه خداوند متعال می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُواکُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْإِیَّاهُ تَعْبُدُون‏» (اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از نعمتهاىپاکیزه‏اى که به شما روزى داده‏ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید اگر اورا پرستش مى‏کنید.) (بقره/۱۷۲(
در این آیه کریمه، بعد از سفارش به خوردن از نعمتهای پاکیزه، دستور شکر خدا داده شده است.
در آیه دیگر می‌فرماید: «وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاًطَیِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُون‏»(و ازنعمتهاى حلال و پاکیزه‏اى که خداوند به شما روزى داده است، بخورید! و از (مخالفت) خداوندى که به او ایمان دارید، بپرهیزید.) (مائده/۸۸(
ملاحظه می‌کنید که بیان آیه به گونه‌ای است که انسان بین «بخورید» (کلوا) و «تقوای الهی داشته باشید» (اتقوا الله) ارتباط عمیقی احساس می‌کند.
در آیه دیگر می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِحَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْعَدُوٌّ مُبین»‏
(اى مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهاى شیطان، پیروى نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست) (بقره/۱۶۸)
در این آیه نیز ارتباط بین استفاده از غذاهای حلال و پاک، و دوری و پیروی نکردن از گامها و وساوس شیطان، روشن است.
در جای دیگر می‌فرماید: «یا ایُّها الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِباتِ وَاعْمَلُوا صالِحاً». (اى پیامبران! از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالحانجام دهید) (مومنون/۵۱)
برخی از مفسّران نیز به این نکات توجه داشته‌اند که ذکر این دو مطلب یعنی (خوردن غذاهاى پاک و انجام عمل صالح) پشت سر یکدیگر، دلیل بر وجود یک نوعارتباط بین آنهاست و اشاره به این است که غذاهاى مختلف، آثار اخلاقىمتفاوتى دارد، غذاى حلال و پاک، روح را پاک مى‏کند و سرچشمه عمل صالحمى‏شود و انسان را برای انجام عمل صالح آماده می‌کند، و غذاهاى حرام وناپاک، روح و جان را تیره می‌کند و او را به سمت بدی‌های اخلاقی و رفتاریسوق می‌دهد و سبب اعمال ناصالح می‌شود. [1]

 

 

 به قول شاعر:
علم و حکمت زاید از لقمه حلال / عشق و رقّت آید از لقمه حلال
لقمه تخم است و برش اندیشه‏ها / لقمه بحر و گوهرش اندیشه‏ها
در تعابیر دیگر قرآن کریم، خداوند متعال درباره گروهى از یهود که مرتکبکارهاى زشت و نادرست مثل جاسوسى علیه اسلام و تحریف حقایق کتب آسمانى شدهبودند، مى‏فرماید: آنها کسانى هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاککند (نک: مائده/۴۱) و بلافاصله در آیه بعد مى‏فرماید: «سَمَّاعُونَلِلْکَذِبِ اکَّالُونَ لِلسُّحْتِ» آنها بسیار به سخنان تو گوش فرا مى‏دهندتا آن را تکذیب کنند (و) بسیار مال حرام مى‏خورند!» (مائده/۴۲)
این تعبیر نشان مى‏دهد که آلودگى دلهاى آنها بر اثر اعمالى همچون تکذیبآیات الهى، و خوردن مال حرام به طور مداوم بوده است؛ چرا که از فصاحت وبلاغت به دور است که اوصافى را براى آنها بشمرد که هیچ ارتباطى با جملهقبلی نداشته باشد. [2]
و در آیه‌ای درباره شراب و قمار مى‏فرماید: « إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُأَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْأَنْتُمْ مُنْتَهُون‏»
(شیطان مى‏خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجادکند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد،و با این نهى اکید،) خوددارى خواهید کرد.) (مائده/۹۱)
این آیه نشان مى‏دهد که غذا و نوشیدنى‌های حرام همچون شراب (خمر) مى‏توانددر شکل گیرى رذائل اخلاقى همانند پرخاشگرى و ستیزه‏جویى و عداوت و دشمنىکاملا موثر باشد.

 

ادامه دارد…..

[1]مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج‏۱۴، ص ۲۵۵؛ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج‏۸، ص ۱۰۶

[2]مکارم شیرازی و همکاران، اخلاق در قرآن، ج ۱، ص۲۰۸

 

تاثیرتغذیه براخلاق ورفتار

 

عنوان تحقیق : تاثیرتغذیه براخلاق ورفتار

محقق : صدیقه هوشیار

دلائل تأثير پذيري اخلاق از تغذيه

 

براي اين ادعا، دلائلي را مي‌توان برشمرد:

 

1. دليل وجداني

 

براي ما پيش آمده است که بعد از صرف غذاي مورد علاقه، احساس آرامش و نشاط شده است؛ نيز گاهي اتفاق افتاده است که با شرايطي استرس‌زا مواجه شده‌ايم که در اين شرايط، ناخودآگاه به سمت مواد خوراکي رفته‌ايم تا به اين طريق، استرس را از خود دور کنيم. بنا بر اين هر يک از ما در خود مي‌يابيم که بين خصلت‌هاي اخلاقي و تغذيه، ارتباط برقرار است و بهداشت در تغذيه، مي‌تواند در بهبود اخلاق نقش داشته باشد.

 

2. دليل تجربي

 

امروزه دانش تجربي، وابستگي بين تغذيه و خصلت‌هاي اخلاقي بشر را اثبات نموده است. کارشناسان تغذيه بر اين باورند که اگر بدن انسان از نظر انواع و مقدار مواد شيميايي و ترکيبات طبيعي لازم خود در حد تعادل قرار داشته باشد، خلق و رفتار او متعادل مي‌شود.

 

تغذيه نامناسب مي‌تواند تعادل بدن را به هم بزند؛ از باب نمونه، بسياري از زنان دچار کم‌خوني هستند، که اين مسأله باعث افسردگي و خستگي زودرس مي‌شود. يا برخي با کمبود ويتامين‌هايي مواجه‌اند، که اين کمبودها روي سيستم عصبي و رفتاري بسيار مؤثر است.

 

در افرادي که به‌طور منظم و سر وقت غذا نمي‌خورند، قند خونشان در حال تغيير است و ثبات لازم را ندارند و اين، بر قدرت تفکر و تمرکز و خلق و خو تأثير مي‌گذارد.

 

به باور دانشمندان، بسياري از پديده‌هاي اخلاقي به خاطر هورمون‌هايي است که غده‌هاي بدن تراوش مي‌کنند و تراوش غده‌ها، رابطه‌ي نزديکي با تغذ‌يه‌ي انسان دارد؛ از باب نمونه متذکر مي‌شويم که بر همين اساس، برخي معتقدند گوشت هر حيواني، حاوي صفات آن حيوان است و از طريق غده‌ها و تراوش آن‌ها در اخلاق کساني که از آن تغذيه مي‌کنند، اثر مي‌گذارد. گوشت درندگان، انسان را درنده‌خو مي‌کند و گوشت خوک، صفت بي‌بندوباري جنسي را ـ که از ويژگي‌هاي اين حيوان است ـ به خورنده‌ي آن منتقل مي‌سازد.

 

در مورد تأثير غذا بر سلامت ذهني، رواني و اخلاقي افراد، دويست نفر از مردم انگلستان مورد مطالعه قرار گرفتند و به اين افراد توصيه شد: مصرف غذاهايي را که براي خُلق و خو، استرس‌زا هستند، قطع کنند و همزمان مقدار غذاهايي را که از ذهن و خُلق فرد حمايت مي‌کنند، افزايش دهند. هشتاد و هشت درصد افرادي که از رژيم‌هاي غذايي حمايت کننده خُلق و خو استفاده کردند، از نظر ذهني و رواني، وضعيت بهتري پيدا کردند. بنابراين، تغذيه در رفتار آدمي نقش دارد.

 

3. دليل ديني

 

از متون اسلامي(آيات و روايات) به وضوح ديده مي‌شود که رابطه‌ي نزديکي ميان تغذيه و روحيات و خُلقيات بشر وجود دارد.

 

 

آري بين تغذيه و خصلت‌هاي اخلاقي(مانند: بدخلقي و خوش خلقي، غم و اندوه و افسردگي، رقّت قلب و سخت‌دلي) و حتي توفيق و قبولي نماز و روزه و عبادات، رابطه‌اي‌برقرار است.اين سخن به اين معنا نيست که تغذيه، علت تمام و کامل براي اخلاق خوب يا بد باشد، بلکه “تغذيه” يکي از عوامل زمينه‌ساز اخلاق است؛ هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر مقدار مصرف و حلال و حرام بودن آنها.

ادامه دارد….